احسان و نیکو کاری

وبلاگ " صالحین " نوشت :

نیکی واحسان به مردم ،از ارکان ایمان است .(امام علی ع)

جلسه حلقه صالحین دانش آموزی باحضور اعضا ءبا موموضوعیت احسان ونیکو کاری در هفته حسان ونیکوکاری با

ذکر قرائت قرآن آغاز گردید .دراین جلسه مدیر حلقه صالحین دررابطه با موضوع جلسه صحبت نمود وهمچنین اعضاءنظرات وپیشنهادات خود را مطرح نمودند.

سپس مصوبات جلسه از جمله تهیه صندوق کمک های دانش آموزی و تدارک آن واجرای مراسمی درجهت جمع

آوری کمک های نقدیدرپایان .جلسه باذکر صلوات درتعجیل فرج آقا امام زمان (ع)ودعا برای سلامتی رهبر معظم

ومعززبه پایان رسید.

پنج دعا برای پیدا کردن اشیاء و اموال گمشده

وبلاگ " طریقت مهر " نوشت :
برای رفع فراموشی و پیدا شدن چیزهای گمشده، می توان با توکل برخدا ذکر و دعاهای زیر را مورد استفاده قرار داد:

پنج دعا برای پیدا کردن اشیاء و اموال گمشده

1- از حضرت علی علیه السلام نقل است: هر کس گمشده ای دارد دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت بعد از حمد، سوره یس را قرائت کند . بعد از نماز بگوید : اللَّهُمَ‏ یَا هَادِیَ‏ [رَادَّ] الضَّالَّةِ رُدَّ عَلَیَّ ضَالَّتِی

منبع : جنة الامان ص 182

2- همچنین از امام باقر علیه السلام نقل شده است: دو رکعت نماز بخواند و بعد از نماز بگوید :
اللَّهُمَ‏ رَادَّ الضَّالَّةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ رُدَّ عَلَیَّ ضَالَّتِی  
منبع : الامان من اخطار الاسفار ص 122 - مکارم الاخلاق ص 260
 
3- حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمت الله علیه):
برای پیدا شدن چیزهای گمشده، این دعا خوب است:
« اللهم انّی اسئلک یا مُذَکِّرَ الخیرِ و فاعلَهُ و الآمِرَ بِهِ اَن تُصلّیَ علی محمدٍ و آل محمد  و تُذَکِّرَنی ما اَنسانیه الشیطان ».
خدایا ، ای به یاد آورنده خیر و انجام دهنده آن و امر کننده به آن ، از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و آنچه را شیطان از یاد من برده است ، به یادم آوری.
همچنین خواندن این دعا ، برای به یاد آوردن مطالبی که فراموش شده مؤثر است.
 
4- در بعضی از کتب آمده است که بعد از نماز بگوید: اللَّهُمَ‏ یَا رَادَّ الضَّالَّةِ رُدَّ عَلَیَّ ضَالَّتِی بعضی از علما این ذکر و نماز را مجرب دانسته اند. منبع: تحفة الرضویة 295 و 296
 
5- یا اینکه کسی که اموالش گم شده است ۱۱۹ مرتبه یا حفیظ بگوید و بعد از آن نیز ۱۱۹ مرتبه آیه شریفه شماره ۱۶ از سوره لقمان را قرائت کند.
یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ
خداوند متعال به فضلش مال او به او بر می گرداند این ذکر مجرب است.
 

فرشته ها هم عاشق می شوند

 راستش وقتی پای رمانی با موضوع حجاب، عفاف، تفاوت نسلها، عشق پاک، دغدغه‌های دختران امروز و... به میان می‌آید دست و دل آدم می‌لرزد که آیا برای معرفی سراغ این کتاب برود یا نه. در این سالها اکثر کتابهای ادبی که با این موضوعات منتشر شده‌اند چنگی به دل نزده و از نظر داستانی ضعیف بوده‌اند. همین هم باعث شده تا تصور عمومی کتابخوان‌ها از این نوع رمان‌ها یا داستان‌ها، کتابهایی باشد که از نظر عناصر داستانی در فقر شدید به سر می‌برند و حتی اگر محتوای خوبی هم داشته باشند، از ریختن آن در قالب داستان عاجز بوده‌اند.

از شما چه پنهان کتاب «فرشته‌ها هم عاشق می‌شوند» را با همین پیش فرض دست گرفتیم و ورق زدیم. انتظار داشتیم که با رمانی بی‌کشش و بدون جذابیت که پر است از شعارهای تکراری روبرو شویم، اما انصافاً اینطور نبود.

این کتاب را نعیمه اسلاملو نوشته است؛ کسی که اگرچه تالیفات  و فعالیت‌های گوناگونی در زمینه حجاب و عفاف دارد اما تا به حال در حوزه ادبیات و رمان دست به قلم نبرده بود. این هم دلیل دیگری بود که انتظار رمان خوبی از اولین کتاب ادبی او نداشته باشیم.

 

«فرشته‌ها هم عاشق می‌شوند» شاید رمان خارق العاده‌ای نباشد اما رمانی خوب و دلچسب است که تقریباً هیچگاه از ریتم نمی‌افتد و خواننده را بی‌حوصله نمی‌کند. مخصوصاً شروع داستان که بسیار هوشمندانه انتخاب شده و می‌تواند تا چندین فصل به تنهایی انگیزه لازم را برای دنیال کردن داستان به مخاطب تزریق کند. شخصیت‌ها در داستان خوب از آب درآمده و باور پذیرند. فرشته –شخصیت اصلی- دختر عادی، منطقی و البته با ذهنی پر از سوال‌هایی است که این روزها شاید در فکر هر دختری ورجه وورجه کنند. در طول 430 صفحه‌ داستان به ندرت پیش می‌آید که خواننده احساس کند نویسنده دارد از شخصیتی طرفداری می‌کند و علاقه‌اش به یک شخصیت باعث شده که پا را از دایره منطق و انصاف بیرون بگذارد.

تناسب دغدغه‌های زنان و دختران امروز با زنان و دختران امروز را می‌توان محور این رمان دانشت اما عجله نداشتن نویسنده برای ریختن آبشاری از شعارها و هشدارها به سر خواننده یکی دیگر از نقاط قوت کتاب است. اسلاملو هول نبوده که از همان ابتدا هرآنچه قرار است بگوید را فرو کند در مغز مخاطب، بلکه صبر کرده تا داستان با گیرایی و کشش خودش مخاطب را به سمت آن باورها ببرد.

البته هرآنچه گفته شد به این معنی نیست که «فرشته‌ها...» رمانی بی‌عیب و نقص است. همانطور که گفته شد نمی‌توان این کتاب را یک شاهکار ادبی به حساب آورد اما نقاط قوت آن به قدری هست که وقتی آنها را در کنار مهجور بودن این دست موضوعات در فضای داستانی می‌گذاریم به انتشار چنین کتابی ببالیم. و البته حتماً خود نویسنده اثر هم ادعا ندارد که اولین رمانش خالی از عیب و نقص است.

بیش از 100 کتاب درباره خاطرات همسران شهدای یا امدادگران و زنانی که در جبهه‌ها حضور داشته‌اند دستمایه نگارش این رمان بوده است. این چیزی است که نویسنده و ناشر کتاب (تلاوت آرامش) به آن اشاره کرده‌اند. بخشهایی از این خاطرات هم به صورت مستند و به تناسب موقعیت در کتاب آورده شده است.

فرشته و دوستانش مانند هر دختر دیگری در ایران امروز زندگی می‌کنند، در اجتماع حضور دارند و با مسائل مبتلابه جامعه دست به گریبانند. آنها مثل هر دختر دیگری عاشق می‌شوند و حال این رمان شرح پاکدامنی و متانت یک دختر ایرانی است که مسیر کمال را قدم به قدم طی می‌کند.

خواندن این رمان می‌تواند برای همه کسانی که دستی در امور تربیتی دارند و با دختران جوان و نوجوان دمخور هستند بکار آید. حتی می‌توان مطالعه‌اش را به همه پدران و مادران توصیه کرد و از همه مهمتر آن را به عنوان هدیه‌ای مناسب برای اهدا به دختران خانواده پیشنهاد داد. تلاش نویسنده برای باورپذیر و واقعی درآوردن فضای داستان و تعاملات بین شخصیتها –که غالبا دختر هستند- تا حد زیادی جواب داده و این امر می‌تواند دلیلی باشد بر اینکه هر دختر ایرانی که حتی علاقه زیادی هم به رمان خواندن ندارد، از خواندن این کتاب لذت ببرد.


حفظ محیط زیست مسأله‌اى تجملاتى نیست


مسأله محیط زیست یا حفظ منابع طبیعى، براى ما مسأله‌اى تجمّلاتى و درجه دو نیست؛ یک مسأله حیاتى است. در تلاش ما براى توسعه کشور، اولویّت باید در این بخش باشد. ۱۳۷۷/۱۲/۱۴

* در شهر اسلامى، عدالت در تقسیم خدمات شهرى، تأمین آرامش روحى و امنیت معنوى، ظهور و اعتلاى مظاهراسلامى و انقلابى، عمران و آبادى و زیبایى، حفظ طبیعت و صفاى طبیعى، همه با هم باید مورد توجه قرارگیرد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸

* نگاه اسلام به طبیعت و محیط - اعم از جاندار و بی‌جان - عاطفى، اخلاقى، معنوى و هدایت‌گرانه است و برخوردارى از مواهب طبیعى نیز بر پایه‌ى اصولى متین، عادلانه، حکیمانه، متوازن و سازنده استوار گردیده است.

آزادى و اراده انسان

وبلاگ " سرنوشت انسان " نوشت :

قلمرو آزادی ازسوی تقدیر وقضای الهی محدود نشده است انتخابهای او منسوب به خودش می باشد، البته ازجهت طبیعی اراده انسان تحت تاثیرعواملی است وبه جهت تشریعی نیزقلمروآزادی اومحدوداست به رعایت آزادیهای دیگران ورعایت مصالح واقعی خود فرد.

بدیهی است که انسان در عین آزادی برای ساختن اندامهای روانی خویش و تبدیل محیط طبیعی به صورت مطلوب خود و ساختن آینده خویش آن چنانکه خود می خواهد، محدودیتهای فراوانی دارد و آزادی اش آزادی نسبی است، یعنی آزادی در داخل یک دایره محدود است، در داخل همین دایره محدود است که هم می تواند آینده سعادت بخش برای خود انتخاب کند و هم آینده شقاوت آلو.

معمولا خیال می کنند عامل اساسی محدودیت انسان قضا و قدر الهی است، اما بر عکس، قضا و قدر الهی امری قطعی و مسلم است، ولی عامل محدود کردن انسان نیست.

قضای الهی عبارت است از حکم قطعی الهی درباره جریانات و حوادث، و قدر الهی عبارت است از اندازه گیری پدیده ها و حوادث. از نظر علوم الهی مسلم است که قضای الهی به هیچ حادثه ای مستقیما و بلا واسطه تعلق نمی گیرد، بلکه هر حادثه را تنها و تنها از راه علل و اسباب خودش ایجاب می کند.

قضای الهی ایجاب می کند که نظام جهان نظام اسباب و مسببات باشد. انسان هر اندازه آزادی از ناحیه عقل و اراده دارد و هر اندازه محدودیت که از ناحیه عوامل موروثی و محیطی و تاریخی دارد، به حکم قضای الهی و نظام قطعی سببی و مسببی جهان است.

بنابراین خود قضای الهی یک عامل برای محدودیت انسان به شمار نمی رود. محدودیتی که به حکم قضای الهی نصیب انسان شده است همان محدودیت ناشی از شرایط موروثی و شرایط محیطی و شرایط تاریخی است نه محدودیت دیگر، همچنانکه آزادی ای هم که نصیب انسان شده به حکم قضای الهی است ولی به این صورت که قضای الهی ایجاب کرده انسان موجودی صاحب عقل و اراده باشد و در دایره محدود شرایط طبیعی و اجتماعی بتواند خود را به مقیاس وسیعی از قید تسلیم به آن شرایط آزاد سازد و سرنوشت و آینده خویش را در دست گیرد.

تزئین آموزشگاه قرآنی

وبلاگ " فعالیت های قرآنی " نوشت :

چگونه دانش آموزان را علاقمند به قرآن کنیم

1. یکی از جاذبه‌های قرآنی که برای انس دانش‌آموزان با قرآن می‌توان ایجاد کرد، صدای خوش است و معلمان در کلاس‌های قرآن نه تنها خود بلکه دانش‌آموزان را نیز مجاب کنند که قرآن را با صدای خوش و زیبا تلاوت کنند تا از این طریق انس بیشتری با قرآن در میان دانش‌آموزان ایجاد شود.

روش دیگر در تدریس قرآن را روش تفکیک‌خوانی آیات قرآن است آموزش قرآن به دانش‌آموزان باید به روش تفکیک‌خوانی و آوایی انجام شود و به طور قطع در صورتی که آموزش به صورت تفکیک‌خوانی و آوایی انجام شود، سبب می‌شود تا دانش‌آموزان سریع‌تر از روش‌های دیگر آموزش دیده و مجذوب قرآن شوند. باید بتوانیم در مدارس شیوه تفکیک‌خوانی قرآن را پیاده کرده و این شیوه را به صورت یک طرح جامع در تمامی مدارس گسترش دهیم.

2. خارج کردن کلاس‌های قرآن از حالت نظری به حالت عملی روشی دیگر برای موفقیت در تدریس قرآن و جذب دانش آموزان است : با خارج کردن کلاس‌های قرآن از حالت نظری به عملی و برگزاری محافل انس با قرآن در سطح مدارس می‌توانیم دانش‌آموزان را به سمت قرآن جذب کنیم.

3. بحث کرسی‌های تلاوت که مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) نیز بر راه‌اندازی این کرسی‌‌ها تاکید داشته‌اند، کرسی تلاوت که از توصیه‌های مقام معظم رهبری نیز بوده است باید در مدارس مورد توجه قرار گیرد و معلمان قرآن باید زمانی را برای شنیدن قرآن کریم اختصاص دهند.

4. استفاده از نوارهای تلاوت قاریان برجسته داخلی و خارجی.

شیوه کرسی‌‌های تلاوت و شنیدن تلاوت قاریان برجسته داخلی و بین‌المللی در مدارس ما به چشم نمی‌خورد، افزود: شنیدن آیات کلام‌الله مجید یکی از بهترین شیوه‌ها و رو‌ش‌هایی است که می‌تواند انس زیادی با قرآن در میان دانش‌آموزان ایجاد کند.

استفاده از نوار و سی‌دی صدای قاریان مشهور در کلاس‌های قرآن و حتی در منازل نیز تاثیر بسزایی در یادگیری قرآن کریم و انس با آن دارد.

5. دعوت از اولیا دانش‌آموزان و برگزاری کلاس‌های قرآن با شیوه‌های جدید آموزشی برای خانواده‌ها را می توان زمینه‌ای برای جذب دانش‌آموزان به روخوانی و روان‌خوانی قرآن برشمرد.

6. در آموزش قرآن به دانش‌آموزان نباید هیج اجباری وجود داشته باشد، روخوانی، روان‌خوانی و فصیح‌خوانی قرآن از جمله مباحث آموزشی قرآن است که هر چند از سوی دارالقرآن شروع شده و در حال انجام است اما باید این مباحث در آموزش و پرورش تا جایی رشد کند که نه تنها دانش‌آموزان بلکه تمامی اقشار جامعه بتوانند به راحتی قرآن را تلاوت کرده و جذابیت‌ها و جاذبه‌های قرآن را درک کنند.  

ادامه مطلب ...

بهداشت فردی در سیره نبوی

وبلاگ " دبیرستان شهید آوینی اندیمشک " نوشت :
چکیده
رعایت بهداشت فردی و اجتماعی در اسلام مطلوب و بسیار مورد توجه است. قرآن کریم در زمینه بهداشت در پوشش، تغذیه، بدن و سایر امور زندگی انسان به وضوح سخن گفته و آن­را از مطالبات و در حد تکالیف شرعی مطرح کرده است. راجع به این رویکرد، ده ها آیه در قرآن هست که به روشنی در برخی از امور رعایت بهداشت را لازم می داند. به همین جهت، در سیره نبوی نیز اهتمام جدی در تمام امور به بهداشت دیده می شود. گاهی حضرت از مردم با تاکید و سفارش درخواست رعایت بهداشت را کرده و آن­را به عنوان نماد مسلمانی و جزئی از ایمان به خداوند و در درون معرفت الهی جای داده است. در سیره نبوی توجه به بهداشت در تغذیه و پوشش و محیط زندگی،  به عنوان برنامه دائمی رعایت شده و یکی از راه های ترقی معنوی انسان مطرح است. در مقاله حاضر علاوه بر توجه به رویکرد قرآن به بهداشت، نمونه هایی از رفتار و سیره نبوی در رعایت بهداشت از جمله در تغذیه و لباس و آراستگی ظاهری و توجه به سلامتی جسمی تبیین شده است.

 اصل مقاله

امروزه مسئله بهداشت از موضوعات مهم جوامع انسانی است؛ اگرچه در گذشته نیز زندگی انسان  بی بهره از بهداشت و پاکیزگی نبوده؛ پیامبر رحمت (ص) در نقطه ای از جهان به رسالت الهی مامور شد که در باره مظاهر تمدنی و مسائل بهداشتی و علم سابقه نداشت؛ کتاب و دینی که پیامبر برای جهانیان از سوی خداوند آورد، برخوردار از محتوای غنی در فرهنگ و مسائل مربوط به هدایت انسان و نجات او از جهالت بود. آن حضرت به فرهنگ سازی در تمام زمینه های حیات معقول جهت ترقی به سعادت مطلوب پرداخت، اگر گفته شود بخش قابل توجه از فرامین الهی در کتاب او (قرآن) مربوط به اصلاح زندگی و امور حیات مادی انسان هست، سخنی دور از حقیقت نیست. اساساً قرآن کتاب هدایت و اصلاح انسان درحیات دنیا است، از این روی تعالی و سعادت مطلوب در آخرت به شرط اکتساب شایستگی در دنیاست.

طهارت و پاکیزگی در اسلام شرط مقدمی در تمام جنبه های عبادی می باشد. می توان ادعا کرد که عنوان یکی از ماموریت های پیامبر(ص) بهداشت و پاکیزگی و نظافت لباس، بدن، خوراک و سایر ابعاد زندگی انسان بوده، که در قرآن و سنت او منعکس شده و در ترویج و مقبولیت دین او تاثیر شایسته داشته است. پیامبراکرم در توجه به بهداشت و رعایت آن الگو است و سیره نمایان و قابل تاسی دارد. در این مقاله به گوشه هایی از این بعد از زندگی پاکیزه آن حضرت جهت اقتباس و پیروی اشاره می شود.

 بهداشت فردی درسیره ی نبوی
بهداشت به معنای نیکو داشتن، نگهداری تندرستی، حفظ صحت است.(بهشتی، 1367،19) و در اصطلاح به مجموعه فعالیت ها و اقداماتی که برای بهبود و ارتقای تندرستی و توانایی یک فرد یا جامعه انجام می شود، بهداشت می گویند؛ که شامل همه دانش ها و روش هایی است که به حفظ سلامت فرد و جامعه کمک کند.

اهمیت بهداشت در اسلام:

با نگاه به وضع  بهداشت در زندگی عربِ عصر جاهلی و مقایسه آن با پس از بعثت می توان دریافت که تاکیدهای قرآن و دیدگاه و سیره نبوی در تغییر فرهنگِ زندگی اثرگذاری عمیق و چشمگیر داشته است. عرب قبل از اسلام، از نظر بهداشت و کیفیت تغذیه و خوراک که از نمادهای تمدنی است، وضع اسف‌باری داشت. خوردن خون و گوشت درندگان و خزندگان، و حیوانات وحشی و حتی گوشت انسان نیز در بین آنان رواج داشت.( جاحظ،1419، 299) آنان در اشعار خود به هجو قبایل با خوراکی‌های پست، پرداخته و نمایی از فرهنگ تغذیه عرب را به تصویر کشیده‌اند.(همان، ص300) این گزاره‌های ادبی بیان‌گر وضع معیشتی عرب و فقدان هرگونه بهداشت و توجه به این مسائل، قبل از اسلام است. آنان از خوردن گوشت سگ نیز ابایی نداشتند؛ عرب با این خوراکی ها که فاقد بهداشت بود، تنها به فکر تأمین خوراک به حسب ضرورت بود. برخی از آثار ادبی سروده‌هایی دارند که حاکی از این مسئله است که برخی از قبایل عرب از خوردن گوشت سگ چاق خود پرهیز نداشند.(همان، ص301) همه این­ها علاوه بر فقدان بهداشت در امر تغذیه و پست بودن خوراک آنان، بیان گر درنده‌ خویی و نهایت قساوت و گمراهی برخی از قبایل عرب قبل از اسلام است.

دین اسلام آداب رسوم آنان و فرهنگ‌شان را دگرگون و تعالی بخشید. امیرمؤمنان(ع) وضع فرهنگی و معیشتی عرب را قبل و بعد از اسلام مقایسه و تأثیر نبوت و کتاب آسمانی را در تمام ابعاد زندگی عرب تبیین نموده و می فرماید: «عرب قبل از اسلام در پست‌ترین معیشت و زندگی قرار داشت و فاقد معرفت و تشخیص بود؛ بهترین غذای آنان خرما بود که به آسانی تحصیل نمی‌شد، فاقد زراعت و کشاورزی، به ویژه در مکه شرایط سخت‌تری نسبت به یثرب حاکم بود؛ و آغاز دعوت پیامبر اکرم(ص) در مکه و دعوتش از مکیان بود که با مقاومت سرسخت قریش و قبایل دیگر مواجه گردید.» (ابن ابی الحدید، 1378ق ج2، ص20 و ص185 و ج7، ص114؛ نهج البلاغه خطبه 104) احمد امین مصری که خود عرب است، درباره‌ وضعیت معیشتی اعراب  قبل از اسلام چنین می‌نویسد: «... گوشت آنها را با یک مختصر طبخی ساده می‌خورند ... و نیز سوسمار و موش صحرایی و پشم شتر را هنگام تنگ‌دستی می‌خوردند ... و هنگام اضطرار، آب و عصاره موادی را که در شکم حیوانات است می‌خورند. از خوردن هیچ جانوری هر چه باشد، خودداری نمی‌کردند». (احمد امین، 1377، 23) اما پس از ابلاغ آئین اسلام به تدریج فرهنگ قرآنی و فرامین الهی و نوع رفتار پیامبر هنجارها و آداب و رسوم را دگرگون کرد. وضع عمومی معیشت نیز مشمول این دگرگونی بود. (جاحظ، 1419ق، 273ـ310)
 
بهداشت در قرآن:

در قرآن کریم به مسئله بهداشت توجه ویژه شده و برای آن آثار معنوی فراوانی ذکر گردیده است. واژه ها و مفاهیمی که در قرآن برای اهمیت بهداشت می توان یافت؛ واژه هایی مانند: طیب، طهر و غسل است. واژه ای چون غسل، به شستشوی ظاهری توجه ویژه و حکمی داشته و برخی مانند: طیب و طهر مفهومی فراگیر از ظاهر و باطن  دارد. (جرجانی، ج1، ص 535) بنابر این می توان گفت، در قرآن مقصود از این مفاهیم بهداشت ظاهری و باطنی است. بسیاری از مفسرین معاصر یا همه آن­ها آیاتی که این واژه ها در آنها وجود دارد (.زین العابدین رهنما،1346، ج‏1، 199)  و گاهی فراتر از آنها را مانند: دوری از زنا و مقاربت با همسران، در ایام حیض) معادل بهداشت فردی و خانوادگی، تفسیرکرده اند؛ (مکارم شیرازی 1368، ج1، 588)

«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» به نظر «یُحِب التّوّابین» براى آن آمده که اگر تا به حال با زنان در حال حیض آمیزش مى‏کردید، از هم اکنون توبه کنید که خدا توبه‏کاران را دوست دارد. تطهیر و پاک شدن خواه به وسیله شستشو باشد یا غسل، موجب نظافت و مورد رضاى خداست. لفظ «یُحبُّ المتطَهرِّین» ارزش بهداشت و پاکیزگى را روشن مى‏کند، اسلام طرفدار پاکى و پاکیزگى است و به آن فرمان مى‏دهد. (قرشی، ج‏1، ص411)

رعایت بهداشت در قرآن برای جلب دوستی خداوند و رسیدن به ترقی معرفی شده است. «خداوند پاکیزگی را دوست دارد»؛ (توبه، 108) چون پاکیزگی نمایانگر جلوه ای از زیبایی هاست؛ به همین جهت پیامبر(ص)، نظافت و پاکیزگی را نمایی از ایمان برشمرده است. (ابن حمدون، 1417، ج9، ص85) خداوند در قرآن پاکیزگی را این گونه وصف نموده و پاکیزگان را دوست خود بر شمرده است. (بقره، 222)

رستگاری یکی از فواید بهداشت و پاکیزگی است؛ دوری از خبائث و پلیدی ها در قرآن از علائم رستگاری است.(مائده،90)

بهداشت و پاکیزگی در قرآن ملاک و معیار ارزش گذاری اشیاء شمرده شده و چیزهای پاکیزه نماد خوبی ها دانسته شده است، که پلیدی ها در مقایسه با آن­ها بی ارزش هستند. (مائده،100 )

بهداشت شرط اساسی استفاده از نعمت های زمینی و مواهب است. از نگاه قرآن، هر نعمتی که به وصف پاکیزگی متصف است؛ قابل بهره وری است. چیزهای کثیف و غیر بهداشتی ممنوع از بهره مندی هستند. با توجه به تعریفی که از  بهداشت شده و مقبولیت همگانی دارد، اشیاء و مواد غذائی غیر پاکیزه برای انسان زیان آور و برای سلامتی زیان بار به شمار آمده اند؛ از این روی قرآن شرط بهره مندی از خوراکی ها و ... را پاکیزگی و بهداشتی بودن آنها برمی شمارد؛ (بقره،166) خوردن چیزهای پاکیزه بر شما مجاز شد.(مائده، 87) وصف طیب به معنای پاکیزگی و برخورداری از بهداشت است که قیدی برای حلال ذکر شده است. در این وصف، نکته بسیار ظریف نهفته است که هر طیبی را حلال و قابل خوردن نمی شمارد؛ بلکه غذای گوارا و پاکیزه ای که حلال است، از بهداشت کامل نیز برخوردار است و خوردن آن مجاز است. (مائده، 4 و5) ای پیامبر وقتی از تو می پرسند چه چیزی حلال شده؟ بگو برای شما چیزهای پاکیزه حلال شده است. قرآن کریم به ظرایف هر دستوری توجه می دهد؛ اگر در امر بهداشت توصیه و سفارش دارد، سخن جامع­تر و پرفایده را بیان می کند. از نظر ظاهری نیز به نظافت و بهداشت رویکرد عمیقی در قرآن وجود دارد. (مائده، 6) و خوراکی که دارای بهداشت ظاهری است وگوارا می نماید، بهداشتی را مد نظر قرار داده که مرتبه­ای بالاتر و جامع­تر از بهداشت ظاهری است و برای سلامتی روحی و جسمی مفید و لازم است، بیان قرآن عمیق­تر و فراتر از ظاهر است. لذا کامل ترین وجه را معرفی و مناسب با طبع و فطرت سالم انسان برمی شمارد.

بهداشت ظاهر و لباس  

آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که درباره‌ بهداشت و پاکیزگی جامه و لباس، سخن گفته و به اهمیت آن پرداخته است؛ «جامه و لباست را پاکیزه دار» (مدثر، 41) این خطاب وقتی به پیامبر نازل شد که او را به عبادت ترغیب می‌فرمود. مفسرین بر این باورند که خداوند در این آیه پیامبر(ص) بر را کوتاه کردن لباس از پایین و آستین دستور می‌دهد؛ چرا که، که رسم عرب بر پوشیدن لباس بلند بود. خداوند این فرهنگ را اصلاح می‌کند، که لباس‌هایشان بر زمین کشیده شده و کثیف می‌شد و با همین حال در خانه و در اجتماع حاضر می‌شدند. برخی دیگر بر این گمان هستند که منظور شستن لباس با آب است که خداوند صریحاً از پیامبر می‌خواهد که با لباس‌های پاکیزه در عبادت حاضر شود؛ این مسئله بیانگر اهمیت و نقش پاکیزگی و بهداشت پوشش در قبولی عبادت، که موضوع دستور خداوند بر پیامبر قرار گرفته است.(علامه طباطبایی، ج 6، ص171؛ همان، ج20، ص127) علامه طباطبائی بر این باور است که خداوند در این آیه ضمن تشریع نماز به تشریع طهارت در لباس برای نماز پرداخته است. در هر صورت توجه به پوشش در آیات مختلف بیان گر اهتمام قرآن، به مسئله بهداشت در پوشش می‌باشد.(راوندی، 1405، ج1، ص 68)

برخی از تفاسیر معنای «طهر» را عام گرفته و برای هر حال مؤمن (نماز و غیر نماز) لازم دانسته‌اند. از این آیه استفاده می‌شود که، پاکیزگی و نظافت و آراستگی ظاهری و مراقبت از بهداشت لباس در قرآن موضوعیت داشته که خداوند به آن اهمیت داده است و در آغازین روزهای وحی به پیامبر که مخاطب اول قرآن است، دستور داده تا ضمن ابلاغ توحید به این مساله نیز عطف توجه کند.

در آیات دیگر نیز به صراحت اهمیت بهداشت عمومی برای مؤمنین تبیین شده و خداوند پاکیزگان و زیباگرایان مؤمن آراسته را دوست می‌دارد.(توبه، 108) امر به نظافت و غسل (مائده، 6) در هنگام عبادت یا پس از تلاقی به نجس‌ها و پرهیز از پوشیدن لباس‌های پوستی که از حیوانات نجس تهیه شده(مائده،3؛ بقره،173؛ نحل، 115) نیز به مراتب، بیانگر اهمیت بهداشت در دین اسلام می‌باشد.
بهترین مبنای رسول گرامی برای اهتمام امر بهداشت در تمام امور، براساس آنچه که درباره بهداشت در قرآن تاکید شده است، می باشد.

در سیره ایشان نکاتی نیز بسیار دقیق و موشکافانه درباره توجه به بهداشت فردی و اهتمام به آراستگی و پاکیزگی ظاهری و دوری از پلیدی دیده می شود. به اختصار در این مقاله به برخی از آنها پرداخته می شود:
1- توجه به بهداشت در تغذیه:

بر اساس نص قرآن پیامبر اکرم (ص) در رفتار از امور شخصی و فردی تا آداب و امور اجتماعی (شیخ طوسی، ج‏8، ص328؛ [سوره الأحزاب، الآیات 21 الى 25]) سرآمد و اسوه است. (احزاب، 21) از جمله این امور توجه به بهداشت بود که ابتدا خودشان عمل می‌نمود و پس از آن نزدیکان و خانواده را دستور و سفارش می‌کردند. در مرحله بعدی مردم و عموم مسلمانان مدینه و مسلمان آینده و انسانها را به رعایت بهداشت و عمل به دستورات اسلام سفارش می‌کرد. پیامبراکرم به اهمیت بهداشت و نظافت در اسلام به حدی تاکید داشت که گاهی علت توقف وحی از طرف خداوند را کوتاهی مسلمانان در رعایت بهداشت و پاکیزگی می دانست. از این رویکرد الهی به امر بهداشت بر می آید که ممکن است آلوده بودن محیط زندگی و جامه و بدن سبب نزول بلا و گرفتاری و بسته شدن درهای رحمت برای یک امت باشد و انواع بیماری ها در جامعه شیوع یابد و مرگ و میر و قحطی فراگیر شود. از این روی بهداشت اجتماعی در اسلام و سیره نبوی و دیگر پیشوایان بسیار مهم نمایان شده و با سرنوشت انسان پیوند خورده است. براین اساس انواع غسل ها در اسلام و سیره نبوی وجود دارد که برای آنها پاداش و وعده های معنوی و ظاهری در نظر گرفته شده است، (شیخ طوسی، 1390ق، ج1، ص 98) که مسلمانان بدین وسیله تشویق به حفظ بهداشت و پاکیزگی فردی و اجتماعی گردیده اند.

روش پیامبراکرم(ص) از آغاز رسالت در تمام امور از ترتیب عقلانی بسیار منظم و نتیجه بخش برخوردار بوده؛ به نحوی که سیره اش در تمام امور قابل الگو برداری و ضابطه مند است.

پیامبراکرم (ص) در هنگام خوردن، این دستورات خاص بهداشتی را، رعایت می‌کرد:

1. قبل از هر چیز با گرسنگی کامل بر سر سفره حاضر می‌شد و قبل از سیر شدن دست می‌کشید و پرخوری نمی‌کرد. اصحاب خود را نیز به این روش دعوت و از پرخوری وآروغ زدن بر سر سفره و در جمع نهی می کرد. (شیخ حرالعاملی، 1409، ج2، ص81) اولین آسیب پرخوری و مصرف بی رویه غذا، استهلاک دستگاه گوارش و کاهش عمر آن هاست. بیماری ها وقتی در بدن، زمینه رشد پیدا می کنند که نظام دفاعی بدن نتواند در مقابل ویروس ها و میکروب ها مقاومت نماید. علت کاهش توان دفاعی، پیری سلول های بدن و استهلاک آن­ها است که حاصل فرایند کار و تلاش فراوان بدن جهت هضم و جذب غذاها و دفع سموم و اضافات آنهاست.

2. پیامبر برای اجرای دستورات بهداشتی برای آنها تضمین و پشتوانه عملی و پایبندی در نظر می گرفت. علاوه براینکه در وهله اول، خود پایبندی پایدار و مداوم نشان می داد؛ برای آنها پادش اخروی پایدار و مستمر که نشانگر نتیجه باطن اعمال و رفتارهای بهداشتی بود مقرر می کرد. آن حضرت پس از  شستن کامل دست و صورت و انجام وضوء و مسواک بر سر سفره می نشست و می فرمود، هرکس علاقه مند است در خانه اش، برکت باشد با وضوء بر سر سفره بشیند. این شیوه فرهنگ سازی با اصول بهداشتی تنها در مکتب او صورت گرفته که در جوامع اسلامی نمایی از دین محسوب می گردد.

3. نمک و سرکه دو مواد غذایی افزودنی هستند که خاصیت ضد انگلی و ویروسی دارند؛ نمک در جذب اکسیژن برای سلول ها از ریه ها و تقویت گلبول ها برای مبارزه با میکروب ها و مواد خارجی (رضا پاک نژاد، 1349، ج4، ص128) موثر است. پیشرفت علوم تجربی این خواص را برای این دو ادویه اثبات کرده؛ چهارده قرن پیش در جامعه عربستان و جوامع دیگر درباره خواص مواد چون نمک و سرکه و ... کسی فکر و اندیشه ای نداشت. اگرچه استفاده از آنها در غذا رواج داشته اما پیش از غذا چشیدن نمک و سرکه روش معمول نبوده؛ اما پیامبر اکرم(ص) با نمک آغاز به خوردن می‌نمود و به دیگران سفارش می‌کرد و آن­را به عنوان عمل استحبابی (دارای پاداش) مطرح می کرد. بدین روش فرهنگِ بی توجه به بهداشت و پاکیزگی عربستان را به تدریج تغییر داد و بهداشت و اهتمام به سلامتی را همگانی می کرد.

4. بر سر سفره طولانی می‌نشست، و به آن اهمیت می‌داد و غذا را بسیار می‌جوید.

 5. از ظرف مقابل خودش غذا می‌خورد. ظاهراً ظرف شخصی داشت و هنگام خوردن به صورت دیگران، خیره نمی‌شد و از مقابل کسی غذا بر نمی‌داشت مگر سبزی، نمک و ... .

6. در غذا نمی‌ دمید. شاید دمیدن در غذا عمل غیر بهداشتی تلقی شود؛ از آن جهت که میکروب و یا ذرات معلق در هوا که آلوده هستند، با دمیدن روی غذا نشسته و آن را آلوده می کنند.

7. پرهیز از خوردن غذای داغ؛ به جهت آسیب رسانی به بافت های مخاط دهان و دندان ها کاملا امر بهداشتی است، که در سلامتی دهان و دندان موثر است. از این روی پیامبر توصیه فراوان می کرد که از خوردن غذای داغ پرهیز کنید. هرگز غذای داغ نمی‌خورد و آن­را منع می‌کرد و برای سلامتی زیان بار می دانست.(طبرسی، همان، ص71)

8. آب را یکباره به سر نمی‌کشید، بلکه با مکث و سه بار می نوشید و آرام می‌خورد و با غذای چرب آب کمتر می‌خورد. (همان، ص77 و ص31) دوست داشت در ظرف های تمیز و بهداشتی بلورین که از شام برایش می آودند، آب بخورد که آن­ها را تمیز ترین ظروف می دانست. (کلینی، همان، ص77) گاهی نیز با دستهایش و یا ظروفی که از چوب می ساختند؛ آب می خورد. (طبرسی، همان، 76 و32)

9. لقمه‌ها را بسیار کوچک بر می‌داشت.

10. نان خورده و ریزه‌های بر سر سفره را جمع می‌کرد و می‌خورد.

11. وجود نمک یا سرکه و سبزی بر سر سفره جهت بهداشتی دارد؛ چون نمک و سرکه هر دو ضد عفونی کننده هستند و قبل از شروع غذا استفاده از یکی آنها مستحب شمرده شده است؛ پیامبر (ص) اغلب نمک و سرکه و سبزی بر سر سفره‌اش بود.(عبدالله بن بهرام دارمی، ج2، ص102ـ95) امروزه با استفاده از علوم تجربی اثبات شده که سبزی ها حاوی موادی بنام فیبرها هستند که مهمترین عامل پیشگیری از سرطان می باشند؛ از این روی پیامبر و معصومان دیگر بر سر سفره به لحاظ خواص ضد ویروسی آن، سبزی مصرف می کردند.

2- توجه به بهداشت بدن و لباس:

پیامبر اکرم در جامعه ای به پیامبری برانگیخته شد که از نظر تمدنی و بهداشتی دارای وجه برجسته ای نبوده و به آن توجه عمومی و انگیزه کافی وجود نداشت. براین اساس به اصلاح امور زندگی و بهبود معیشت آنان نیز توجه نمود و خداوند نیز در این راستا از وی پشتیبانی کرد. لذا علاوه بر سیره پسندیده، در امور زندگی خصوصاً بهداشت دستورات بهداشتی نیز از آن حضرت خطاب به امتش رسیده که هر زمان به آن­ها نیازمند هستند. به برخی از این توصیه ها اشاره می شود:

1. شستن لباس: در میان عرب و محیط عربستان توجه به بهداشت و پاکیزگی کمتر بود، به ویژه اینکه بعضی با لباس های کثیف در انظار حاضر می شدند. پیامبر(ص) رحمت با تلاش فروان و با بیان احکام و نصایح ویژه و با لطافت و نرمش خاص که مورد ستایش قرآن است (آل عمران، 159) تمام رفتارهای ناپسند را از زندگی عرب محو کرد یا با نوعی کنش ناپسندی آنها را برای آنان بیان کرد؛ تا به تدریج به سوی زندگی پاکیزه رغبت داشته باشند. درباره رعایت پاکیزگی سعی کرد بدون تنش، عیوب آنها را یاد آوری و نظافت را به عنوان عبادت و همراه پاداش اخروی و آسایش زندگی مطرح کرد و در غالب احکام دینی به آن ها تبیین کرد و آنان را به شستشو و بهداشت ترغیب نمود و بارها فرمود: لباس‌های خود را بشویید و از ژولیدگی و کثافات دوری کنید. (سیوطی، 1401، ج1، ص184)

2. پرهیز ازآلودگی و ژولیدگی: خداوند چروک و ناپاک بودن لباس و ژولیدگی را دشمن می‌دارد (ابن عساکر، 1415، ج36، 124)؛ در سایه این رهنمودهای بهداشتی و فرهنگی که پیامبر(ص) برای مردم و تازه مسلمانان می فرمود، به تدریج سبک زندگی آنان را به سوی تعالی تغییر داد.

3. سفارش به نزدیکان: اصلاح هر فرهنگ و بنای روش نو، نیازمند بستر مناسب برای تجربه نمودن است. پیرامون نزدیک؛ در امر فرهنگ سازی می تواند در صورت موفقیت، برای دیگران الگو و سرمشق باشد؛ از این روی پیامبر هر دستوری را از خویشان و نزدیکان شروع می کرد از دعوت(شعراء، 214) تا اعلام حجاب (احزاب، 59) و نماز (طه، 132) و... همه از خویشان و نزدیکان آغاز شده است. درامر بهداشت اجتماعی و فرهنگ سازی بهداشتی، علاوه بر اینکه خود پایبندی استوار داشت، به أنس، خادم خود، توصیه می‌کند: «به پاکیزگی لباس و نظافت شخصی زیاد اهمیت بده و به بهداشت خود مراقب باش تا خداوند عمرت را زیاد کند...». (شیخ مفید، 1413،ص 60)

پیامبر اکرم با این نگرش و روش، اسلام را به مسلمانان معرفی و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام می‌زداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمی‌گذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند می‌دهد.

4. پاکیزگی نماد مسلمانی: مردم یثرب به خاطر نداشتن فرهنگ مستقل، مجاورت و داشتن زندگی مشترک با یهود در برخی از مظاهر فرهنگی از سبک زندگی یهود پیروی و تاثیر پذیر بودند؛ (احمد امین، 1337، ص42) از این روی آن حضرت رفتار قوم یهود را که با هیئت و لباس مندرس و کریه در جامعه حاضر شده و به نظافت اهمیت نمی‌دادند، نادرست شمرد و مسلمانان را به رعایت دستورات شرع مقدس و متمایز شدن با یهود دستور داده و فرهنگ اسلام را فرهنگی اصیل و برگرفته از توحید نشان  می‌دهد. (ابن عساکر، پیشین، ج36، ص 124) و هنجارهای غیر بهداشتی که یهود گرفتار آن شده بودند را از  علل و اسباب، مفاسد و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن می داند و به مسلمانان در این باره هشدار می‌دهد.(همانجا)

5. اهتمام به آرایش مو و لباس: وقتی پیامبر اکرم(ص) خودش را پیرایش می‌کرد و آینه نداشت، به ظرف آب زلال می‌نگریست. روزی، به این سبک و با نگاه بر کاسه آب خود را می آراست و موهای خود را تمیز کرده و شانه می زد. وقتی مؤمن دوست خود و برادر دینی را با لباس ژولیده و مندرس و غیر نظیف ببیند، افسرده و دلگیر و نگران می‌شود. پیامبر اکرم(ص) این قدر به مؤمنین و خوشحالی و نشاط آن­ها اهمیت می‌دهد که دوست نداشت آن ها با دیدن ظاهری غیر آراسته از دوستان رنجیده خاطرشوند. نشاط جامعه اسلامی برای پیامبر مهربان اسلام، اینگونه دارای اهمیت و جایگاه است که حاضر نیست به خاطر ژولیدگی ظاهری همدیگر، دلگیر شوند. این فرهنگ اسلام است که دارای چنین پیشوایی است. اما معاندان اسلام از این پیامبر چهره ای دگرگونه و خشن به جهان معرفی می کنند که از کم کاری دانشمندان اسلامی است که کتابهای سیره خود را اختصاص به امور نظامی و دفاعی پیامبر دادند و این زیبایی ها را برجسته و آن گونه که شایسته است، مطرح نکردند.

شاید مهمترین چیزی که پیامبر درباره‌ لباس و پوشش به آن توجه داشته، بهداشت لباس بوده که گمان می‌رود بدان جهت باشد که خداوند در اولین فرامین آسمانیش این مساله را آغازین راه دیانت اسلام قرار داد. (مدثر، 4) پاکیزگی لباس و ظاهر و اینکه بهداشت و طهارت در اسلام قبل از همه فرائض، فرض شده و در کتب فقهی سرآمد مباحث است، این رویکردها و رویکردهای خاص دیگر که در رهنمودهای نبوی وجود دارد، بیانگر نکات زیبا در توجه پیامبر (ص) به بهداشت و نظافت پوشش می‌باشد.

در نگره‌ نبوی گزاره‌های فراوانی درباره رعایت بهداشت لباس وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم با این نگرش و روش اسلام را به مسلمانان معرفی کرد و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام می‌زداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها، که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمی‌گذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند می‌دهد.

6. پوشیدن لباس پاکیزه و تمیز: لباس تمیز و نو را عامل سلامتی و عمر طولانی معرفی کرد و فرمود: لباس پاکیزه و نو بپوشید تا زندگی خوب و عمر طولانی داشته باشی(احمد بن یحیی، بلاذری، 1417، ج10، ص344 ) از آن رو که انتخاب رنگ مناسب برای لباس در سلامتی روحی و جسمی تأثیر دارد و این تأثیر از نظر علمی نیز ثابت شده (عشرت ساطعی، 1383، ص32ـ33.) تأثیر لباس تمیز در سلامتی پوست و شادابی روح، عاملی است که سلامتی و حیات سلول‌ها را بالا می‌برد. (ابی داود،1410ق، ج2، ص267) نتیجه‌ این فرایند استمرار حیات تمام اعضای بدن که به عبارت دیگر عمر طولانی است. حکمت کلام نورانی پیامبر(ص) را می‌توان چنین دریافت که پوشش نو و پاکیزه تأثیر مستقیم در استمرار حیات انسان دارد.

7. زیبایی لباس با رعایت بهداشت: زیبایی لباس تنها به تازه بودن آن نیست بلکه لباس پاکیزه و نظیف زیباتر از لباس نو دیده می شود. پیامبر(ص)اکرم به بهداشت لباس و دوری از پوشیدن لباس های چرکین تاکید داشت و هرگاه فردی ازیاران خود را دراین هیئت می دید، به سختی او را از این پوشش نهی و او را با مهربانی به پوشیدن لباس های پاکیزه ترغیب می کرد و بارها در جمع اصحاب خود می فرمود: «حسنّو لباسکم و اصلحوا رحالکم حتی تکونوا کانکم شامة فی الناس» (ابن حجرعسقلانی، 1415، ج7، ص15)لباس‌های زیبا و پاکیزه بپوشید و اسباب زندگی پاکیزه داشته باشید؛ به شکلی که در بین مردم مانند خال نمایان باشید. یعنی زیبا و خوش پوش در جمع مؤمنین حاضر شوید؛ زیبایی نماد است که پیامبر آراستگی ظاهری را به زیبایی خال تشبیه می‌کند.

8. نمایش غنا و بی‌نیازی با لباس پاکیزه: چون لباس یکی از نمادهای فرهنگی است، بدین جهت پیامبر اکرم (ص) به مسلمانان توصیه می‌کند ظاهر خود را آراسته و پاکیزه نگهدارید تا فرهنگ اسلامی را آن گونه که هست (به پاکیزگی و طهارت اهمیت می‌دهد) نشان دهید. پیامبر اکرم معتقد است که لباس مظهر غنی و بی‌نیازی است. (ابن اثیر، 1409، ج5، ص14) لباس نو و پاکیزه نشانه‌ بی‌نیازی است از این روی مؤمن باید برخوردار از این ویژگی‌ها باشد و به هیئتی در جامعه ظاهر شود که ظاهرش نمایشگر فقر و تنگدستی و تحقیر او نباشد.

پیامبر اکرم برای حفظ کرامت انسان فرموده؛ اظهار غنی و بی‌نیازی کنید و پاکیزه و جذاب نمایان شوید تا ماهیت اسلام که دینی پاکیزه است نشان داده شود؛ از این رو به مسلمانان دستور می‌داد هنگام حضور و آمدن سفیران و نمایندگان قبایل بهترین وپاکیزه ترین لباس‌ها را بپوشند و خود آن حضرت نیز بهترین و پاکیزه ترین  جامه‌های خود را می‌پوشید و در جمع سفیران و مهمانان خارجی حاضر می‌شد (مجلسی، 1403،  ج21، ص372)

هنگامی که هیئت های قبایل اطراف و شهرهای مختلف پس از فتح مکه جهت پذیرش و تحقیق درباره اسلام به مدینه و حضور پیامبر(ص) می آمدند، حضرت برای نشان دادن نمادی از دین خود در برابر آنان به این مسئله با تاکید و اهمیت خاص توجه داشت؛ تا آنان بیشتر به جنبه های بهداشتی دین اسلام توجه داشته باشند و از ابتدا به پاکیزگی و زیبا دوستی، دین اسلام را با جایگاهی والا نشان بدهد و از ژولیدگی و پژمردگی ظاهر اظهار نفرت نموده باشد و نشان دهد که وضع اعراب مسلمان پس از اسلام تغییر و تحول یافته و به پاکیزگی گراییده است. لذا به یاران و صحابه توصیه می کرد، پاکیزه نمایان شوند و به نظافت اهمیت دهند. پیامبر گاهی دستوراتی اجتماعی به امتش می فرمود؛ و فرا خوان عمومی برای رعایت  بهداشت اعلان می کرد؛ این دعوت عمومی پیام های فراوانی برای جوامع اسلامی دارد؛ بنابراین بهداشت عمومی از دیدگاه آن حضرت مغفول نبود. (نوری، ج3، ص236)
3- سیره وروش حضرت در بهداشت فردی

 پیامبراکرم جهت حفظ بهداشت بدن و لباس، دست کم هر هفته یکبار شست و شو می کرد؛ (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 94) با این رفتار عملاً به نزدیکان و یاران خود درس پاکیزگی می داد. به خوشبویی بدن اهمیت و تاکید فراوان داشت و به وسیله بوی عطرش شناخته می شد.(شیخ حر، پیشین، ج3، ص500) استفاده از عطر و بوی خوش را در حد فراوان و خرج کردن به منظور خوشبویی را اسراف نمی پنداشت؛ و این گونه به پیروان خود پاکیزگی و نظافت و دوری از خمودگی و ژولیدگی را تعلیم می داد. از این روی امام صادق فرمود: پیامبر (ص) بیشتر از طعام به عطر و بوی خوش اهمیت می داد و پول خرج می کرد.( طبرسی، همان، ص97) آن حضرت روزهای خاصی برای نظافت خود اختصاص می داد، روزهای جمعه استحمام و پاک کردن بدن و غسل جمعه و کوتاه کردن ناخن از روشهای بهداشتی ثابت حضرت بود؛ در این جا فهرست وار به اهم امور بهداشتی که در سیره حضرت وجود داشت و از زبان اهل بیت و برخی از اصحاب آن حضرت نقل شده، اشاره می گردد.

1- در نظافت بدن و زودودن عرق و مراقبت از موی سر نمونه بود. موی سرش را بارها شانه می زد و دوستان خود را در مراغبت از موی سر سفارش می کرد و موى سر و محاسن خود را با سدر مى‏شست. (طبرسی، همان، ص 32)

2- به نظافت لباس اهمیت فوق العاده می داد. برای حفظ بهداشت و پاکیزگی لباس بهترین روش را داشت، لباس های سفید می پوشید(علامه طباطبائی،1362، ص121) و از پوشیدن لباس های سیاه به جز مواردی خود داری می کرد. سفیدی لباس سبب می شود که چرک و عرق و ... زود نمایان شده و به شستشوی سریع نیازمند باشد؛ از این روی حضرت علاوه بر استفاده از پوشش سفید، به امتش نیز توصیه می کرد که مراقبت دائمی از بهداشت اجتماعی نمایند و بیشتر لباس سفید بپوشند.(علامه طباطبائی، 1362، ص131)
3-کوتاه کردن ناخن و مو وپاکیزه داشتن آنها در سلامتی انسان و مراقبت از آن­ها موثر است؛ اختصاص روزهای ویژه در هفته به بهداشت ناخن ومو درسیره نبوی گویای اهتمام حضرت به این پاکیزگی است. امام صادق فرمود: یکى از سنت‏های پیامبراکرم گرفتن ناخن ها است.(کلینی، 1405، ج 3، ص 23)
4- موی سر و صورت گاهی مبتلاً به بیماری هایی می شود که ریشه هایش درمعرض خراب شدن قرار می گیرد؛ از این روی، علاوه بر شستشو به مراقبت های بهداشتی دیگری نیز نیازمند است، لذا در سیره پیامبر رعایت این نکات بهداشتی نیز دیده می شود. امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) همواره خضاب می کرد. (همان، ج 1، 69) اگرچه امروزه اغلب تصور می شود که خضاب برای زینت وآرایش و سیاه نمودن موها صورت می گرفته، اما خضاب در گذشته با رنگ های مختلف طبیعی مثل حنا و... به منظور استحکام ریشه مو و محو آفت های مو سر و صورت و نگهداری بهتر موها انجام می گرفت؛ درسیره پیامبر و دیگر معصومان نیز این مسئله وجود داشته و در بهداشت موها کاملاً موثر است.
6- در آب و هوای گرم پوست بدن به خاطر تعریق و کمی رطوبت هوا، خشک شده و ترک بر داشته و خون ریزی می کند. از این روی مناسب است برای حفظ بهداشت و نرمی پوست، روغن مالی شود؛ چون ترک ها باعث خونریزی و خونریزی پوست، سبب نجس شدن بدن می شود و از طرفی برای سلامتی مضر ا ست؛ از این روی پیامبر گرامی (ص) جهت سلامتی و بهداشت پوست بدن، همواره از روغن زیتون به عنوان پماد، جهت حفظ نرمی پوست استفاده می کرد و به بدن خود مى‏مالید و به دیگران نیز توصیه می کرد.(طبرسی، همان، ص 35)
7- به این جهت که دهان معبر ورودی بدن است و تمام آلودگی ها از این راه وارد بدن انسان شده و سلامتی آنرا به مخاطره می اندازد و تمام یا بیشتر بیماری ها از این راه به انسان سرایت می کند.  تاکید پیامبر(ص) به بهداشت دهان و دندان بسیار زیاد است. کلینی، به سند خود از ابى اسامه از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود: از روش پیامبر مسواک کردن دندانها است. (شیخ حر، همان، ج 1، ص 351) امام صادق از امیرمومنان نقل می کند که پیامبر(ص) شب پس از نماز عشاء آب می خواست، وضوء می گرفت و مسواک می کرد و اگر آب در ظرف باقی می ماند؛ روی آن­را با دستمال یا چیز تمیزی می پوشاند و هنگامی که برای نماز برمی خواست دوباره مسواک می نمود، و وضو می گرفت؛ و قبل از اینکه از منزل خارج شده و به کارهای روزمره  رسیدگی کند باز مسواک می کرد و با وضوء خارج می شد. (مجلسی،1403، ج16، ص254) در سحرها نیز که برای نماز شب بیدار می شد، مسواک می کرد. (علامه طباطبائی، 1362، ص223)
 8- امام صادق (ع) فرمود: براى رسول خدا (ص) مُشک دانى بود که بعد از هر وضویى آن را با دست تر مى‏گرفت و در نتیجه هر وقت که از خانه به بیرون تشریف مى‏آورد، از بوى خوشش شناخته مى‏شد؛ که رسول الله (ص) است. مشک را بهترین و محبوب ترین عطرها مى‏دانست. (کلینی، 1405، ج 6، ص 515)
 در کتاب مکارم آمده: هیچ عطرى عرضه به آن جناب نمى‏شد، مگر آن که خود را با آن خوشبو مى‏کرد و مى‏فرمود: بوى خوشى دارد و حملش آسان است، و اگر هم خود را با آن خوشبو نمى‏کرد؛ سر انگشت خود را به آن گذاشته و آن­را استشمام می کرد. امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) بیش از آن مقدارى که براى خوراک خرج مى‏کرد، براى عطر پول مى‏داد. (کلینی، 1405، ج 6، ص 512)
لذا اهتمام به بهداشت، نظم فردی و اجتماعی و داشتن برنامه برای زندگی روزانه و ماهانه و سالانه؛ بلکه برای تمام عمر از شاخصه های مکتب اسلام و سیره پیامبر اسلام است؛ ظرفیت هایی که در این راستا وجود دارد پایان ناپذیر است؛ زیبایی هایی که در سیره آن حضرت است، فراتر از تصورات ماست که یک صدم از آنها تبیین نشده است.
نتیجه :

در پایان می توان به اصول روشن و مهمی از سیره آفتاب گون پیامبر (ص) رحمت دست یافت. پیامبر اکرم (ص) و آئین الهی او از حیث هدایت به تمام جنبه ها و نیازها ی ضروری انسان توجه خاص داشت و این اهتمام تامین کننده سعادت انسان در تمام زمینه های زندگی است. رعایت و توجه به بهداشت از مهمترین موضوعات فرهنگی است؛ که پیوسته پیامبر(ص) همراه با ابلاغ دین خود به آن توجه داشته و از اهداف مهم و اولیه اش فراهم کردن زمینه سلامتی برای مسلمانان و شکل دادن جامعه سالم و پر نشاط جهت تبلیغ بهتر دینش در این جامعه بود. آن حضرت در پی این حقیقت بود که دین خود را همان­گونه که بهداشت و سلامتی در آن به عنوان تکلیف و بنیان عبادات است، مطرح کرده و معرفی کند. و دینش آن­گونه که فطرت انسان به سوی آن گرایش دارد و از پاکیزگی استقبال و با آن مانوس است شناخته شود. پیامبر(ص)  با این سیره و تبیین عملی زیبا می خواست، پیرایه هایی را که احتمال داشت بعد از خود دینش را به تحریف و خرافه بکشد بزداید. براین اساس آن چه پس از پیامبر(ص) در برخی از فرق اسلامی دیده می شود که به پاکیزگی اهمیت نمی دهند، بیگانه از تعالیم و فرهنگ اسلام اصیل هستند. لذا اگر سیره پیامبر(ص) به درستی تبیین شود، فرهنگِ استواری جهت اصلاح سبک زندگی مسلمانان خواهد بود. از آن سو فرهنگ های التقاطی که به نام مکتب اسلام دیده می شود، باطل خواهند شد. پیامبر رحمت، دین را به همان شکل که زیبا و سرشار از زیبایی های خیره کننده است، در جامعه آن روز متبلور ساخت؛ به نحوی که از آن قوم فاقد بهداشت و زندگیِ قابل توجه، انسان هایی ساخت که هر یک با عمل و کردار خود آینه تمام نمای دین شوند و دیگران را به راهی استوار رهنمون شوند، که حیات معقول و تربیت عقلانی در سایه آن میسر و فراهم باشد.


ببخشید من یه قرار ملاقات مهم دارم

وبلاگ "امیدانه ولایت " نوشت :
یک جمله طلایی برای اول وقت خواندن نماز

هروقت دعوت می شد برای برنامه یا کلاس یا یکی از دوستانش می خواست باهاش قرار بزاره، یه نگاه به تقویمش می کرد و اگر اون زمان وقتش پر بود مودبانه معذرت میخواست: ببخشید تو اون زمان من وقتم پره یا ببخشید من یه قرار ملاقات مهم دارم و ...

یک روز که حسابی از به تعویق انداختن نمازش ناراحت بود از خودش پرسید چرا من تمام برنامه های مهمم رو سرساعتشون انجام می دم اما نمازم رو نه! با اینکه مهم ترین قرار زندگی من با خالقم ساعات اذانه.
از اون به بعد به همه کس و همه چیز که میخواست تو ساعت نماز اول وقت ، وقتشو بگیره محترمانه می گفت: ببخشید من یک قرار ملاقات خیلی مهم دارم!
وقتی موبایلش وقت نماز زنگ می زد یا براش پیامک می رسید، بدون اینکه به صفحه اش نگاه کنه آروم همین جمله رو می گفت.
به تلویزیون وقتی یه برنامه جذاب داشت هم همین طور.
حتی کمی مانده به اذان صبح وقتی آلارم گوشیش به صدا در می آمد و او وسوسه می شد که بگه "فقط ده دقیقه دیگه بخوابم!" با قاطعیت به صاحب اون وسوسه می گفت: نه! من یه قرار خیلی مهم دارم.

حالا تمام نمازهاش اول وقت شده بود.

داستانک :من که نمی خواهم موشک هوا کنم!

وبلاگ " زنگ تفریح مدادرنگی ها " نوشت :

یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم  .

دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کندابرو

سنگ یا برگ

وبلاگ " پله پله تا خدا " نوشت :

 مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت:

«عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»

 استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وق

تی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»

سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»

مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: «اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!» 

ادامه مطلب ...