آی بی اس بلاگی ها ...با شما هستم!

وبلاگ " سنگرسازان  " نوشت :

سلام بسیجی..!

سلام به اون دخترایی که چادر شون رو محکم گرفتند..

سلام به همه بچه حزب الهی ها..

سلام به همه سر به زیر های استوار..

سلام به همه مذهبی ها..

سلام به آی بی اس بلاگی هایی که سرشون بره یاد شهدا از وبلاگشون نمی ره..

سلام به مسجدی ها..

سلام به بچه ها ی هیئت..

سلام به اونایی که آبروشون ولایت..

سلام عاشقان امام خامنه ای..

حواستون هست؟

"چه مومنی ! نماز اول وقتش دیر نمشه،

 چه  صوت قرآنی، پای ثابت نماز جمعه

 چه سر به زیرو با حیا ... چه مهربون..

چقدر با خدایی ..چقدر پاک!!!

 چه وبلاگ زیبا و پر محتوایی

چه حجاب زیبایی..چه سخاوتمند

چه خوش اخلاق.."

نکنه گول شیطون رو بخوریم..مغـــــرور بشیم..!

فکرم همه‌جا هست، ولی پیشِ خدا نیست /  سجادۀ زَردوز که محرابِ دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟ /   اندیشه سَیّالِ من ای دوست کجا نیست؟

از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران /    تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!

بیاین حواسمون رو بیشتر جمع کنیم!

قرار معنوی من و شما این باشه:غرور ممنوع

ایده از: خانه دوست کجاست؟

 

 

قصد تیمم داریم

وبلاگ " سنگرسازان " نوشت :


مارتین ایندیک محقق آمریکایی و یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی:
هر زن محجبه در کوی و برزن ایران،به منزله پرچم جمهوری اسلامی است
لذا ما برای براندازی این نظام باید این حجاب را سست کنیم
دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم،بلکه باید حجاب را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را نابود کرد .


چقدر چفیه ها خونی شد تا چادری خاکی نشود

بانو؛
فقط با دوست می توان قهر کرد، غریبه ناز ما را نمی کشد
نکند تو را خواب ببرد و حجابت را آمریکا ...

مشکیــــــــــــــــــــــ ...

وبلاگ " گوهر پنهان نوشت :
بستن چشم بر روی «حرام» صد دریچه به روی «باغ معنی» و بوستان کمال می‌گشاید.

وقتی مشکی مد باشه،خوبه!

وقتی رنگ مانتو شلوار باشه،خوبه!
وقتی رنگ عشقه،خوبه!
وقتی رنگ کت و شلوار باشه،با کلاسه!وقتی لباسهای شب،توی مهمونی ها مشکی باشه،با کلاسه!اما...!وقتی رنگ چادر من مشکی شد...بد شد!
افسردگی می آورد!
دنبال حدیث و روایت میگردند
که رنگ مشکی مکروهه!
مشکی تا جایی که برای لباسهای آنها بود،خوب بود و با کلاس!به ما که رسید بد شد...ما را متهم می کنند به افسردگی و دل مردگی!
چرا حجاب و مساوی با افسردگی میدانند
دوست دارم چادر مد شودمشکی رنگ عشق باشد
عشق به خدا بدون افسردگی،قشنگه

حتما جواب بدید...

وبلاگ " دوستانه " نوشت :



یه سوال می پرسم با یه ذره انصاف جواب بدین.

پوشیدن چادر از اینم سخت تره؟

 

تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است / چادر نماز مادر ارباب ماست ...


وبلاگ " ایران مقتدر اسلامی " نوشت :


افسران - تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است /  چادر نماز مادر ارباب های ماست ...



تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است
چادر نماز مادر ارباب های ماست
باران به خاطر نوه ی فضه میرسد
ما خادمیم و ابر کرم در دعای ماست

فرموده اند داخل آتش نمیشویم
فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست ...

(علی اکبر لطیفیان)


روزی سلمان به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله خدا گفت: ای مولای من! تو را سوگند به خدا، از عظمت فاطمه علیه‏االسلام در روز قیامت تعریفی بفرمایید.

 
ادامه مطلب ...

داستانی درباره حجاب

وبلاگ " در پرتو حیا " نوشت :

دخترک رو به مادرش کرد و گفت: مامان چرا خانم مربیمون چادر می پوشه ولی شما نمی پوشی؟
مامانش جواب داد: آخه دخترم وقتی چادر میپوشم گرمم میشه. تازه چادر دست و پا گیر هم هستش.
دخترک با خودش گفت: چرا مامانم چادر نمی پوشه و میگه گرمم میشه و فردا صبح وقتی که رفت مهد کودک، همین سوال رو پرسید، چادر دست و پا گیره ولی شما چادر می پوشی؟ گرمتون نمیشه؟ دست و پاتون رو نمیگیره؟
خانم مربی یه لبخند زد و گفت: عزیزم فردا که اومدی مهد کودک جوابت رو میدم.
دخترک بعد از کلی اصرار و خواهش قبول کرد که فردا جوابش رو بگیره.

 

فردا صبح وقتی که دخترک منتظر جوابش بود، رفت پیش خانم مربی و گفت: خانم خب الان جوابم رو بده؟
خانم مربی هم گفت باشه عزیزم؛ بعد دستش رو کرد توی کیفش و یه چادر سفید کوچولو و خنک در آورد و گفت : 
ادامه مطلب ...

حجاب؛ چه یک قدم چه صد قدم

وبلاگ " درپرتو حیا " نوشت :

... به دنبال چادرم می گردم! این اتاق به اون اتاق؛ توی کمد، روی تخت....

دوستم بهم گفت : دنبال چی می گردی؟ چادرت؟! کجا می خواهی بری؟
گفتم :سر خیابان تا جزوه ات را واسه خودم فتوکپی بزنم.
گفت: خب چند قدم که بیشتر نیست زود می آیی. چادر نمیخواهد !
(و خنده ای از شیطنت بر لبهایش نقش بست )
به یاد پوشش خودش افتادم ... گفتم: ( مثل همان دلیل خودت ) چطور تو برای رفتنِ همین مسیر خودت رو آرایش می کنی!!؟ چه فرقی دارد، اونم که چند قدم بیشتر نیست؟
گفت: ( با یک گل که بهار نمی شود) آیا با این رفتار ما (محجبه بودن) واقعاً جامعه از فساد ایمن می شود؟ به نظرم وقتی این همه بی حجاب تر از من و تو هستن، حجاب داشتن من یا تو چه فایده ای دارد؟ اگر قرار است کسی از بی حجابی من منحرف شود و به دامن گناه بیفتد، به فرض که من رعایت کنم، آنقدر بی حجاب هست که باز هم دیگران را به گناه بیندازند! پس چه فرقی می کند من با حجاب باشم یا بی حجاب؟ اگر من مثل تو با حجاب شوم یا تو مثل من شوی فرقی برای جامعه ای با این جمعیت و این بزرگی ندارد.
یک داستان جالب بخاطرم آمد، برایش تعریف کردم:

گنجشکی باعجله و تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدند: چه میکنی؟ 
ادامه مطلب ...

سیاه و سفید

وبلاگ " من گمشده" نوشت :

 
یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفتː

-<بنویس! هر چه می خواهی بنویس! بد,زشت,احساسی,هیجان انگیز,دوست داشتنی, هی بنویس و پاک کن....>

چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پراز علامت و حرف بود.چروک و خط خطی و کثیف.جای پاک کردن ها و نوشتن های

مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت.یک کاغذ سیاه به او داد و گفتː

-<بنویس.همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن ,خط خطی کن...>

دختر گفتː<نمی شود استاد,روی برگه سیاه چیزی نوشته نمی شود!>

استاد چادرش را سرکرد و لبخند ملیحی زد.نگاه دختر به سیاهی چادر خیره ماند.