عجایب

وبلاگ "پرچم داران ظهور " نوشت :

چقدر عجیبه که 10000تومن کمک در راه خدا مبلغ هنگفتیه اما وقتی با همون پول به خرید می رویم کم به چشم میاد

چقدر عجیبه که سعی می کنیم ردیف اول صندلی های یک کنسرت یامسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف های نماز

جماعت تمایل داریم

چقدر عجیبه که شایعات روزنامه هارو به راحتی باور می کنیم اما سخنان خداوند در قرآن رو به سختی باور می کنیم

چقدر عجیبه که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره !!!.....

بقیه رو خودتون قضاوت کنید.

حجاب؛ چه یک قدم چه صد قدم

وبلاگ " درپرتو حیا " نوشت :

... به دنبال چادرم می گردم! این اتاق به اون اتاق؛ توی کمد، روی تخت....

دوستم بهم گفت : دنبال چی می گردی؟ چادرت؟! کجا می خواهی بری؟
گفتم :سر خیابان تا جزوه ات را واسه خودم فتوکپی بزنم.
گفت: خب چند قدم که بیشتر نیست زود می آیی. چادر نمیخواهد !
(و خنده ای از شیطنت بر لبهایش نقش بست )
به یاد پوشش خودش افتادم ... گفتم: ( مثل همان دلیل خودت ) چطور تو برای رفتنِ همین مسیر خودت رو آرایش می کنی!!؟ چه فرقی دارد، اونم که چند قدم بیشتر نیست؟
گفت: ( با یک گل که بهار نمی شود) آیا با این رفتار ما (محجبه بودن) واقعاً جامعه از فساد ایمن می شود؟ به نظرم وقتی این همه بی حجاب تر از من و تو هستن، حجاب داشتن من یا تو چه فایده ای دارد؟ اگر قرار است کسی از بی حجابی من منحرف شود و به دامن گناه بیفتد، به فرض که من رعایت کنم، آنقدر بی حجاب هست که باز هم دیگران را به گناه بیندازند! پس چه فرقی می کند من با حجاب باشم یا بی حجاب؟ اگر من مثل تو با حجاب شوم یا تو مثل من شوی فرقی برای جامعه ای با این جمعیت و این بزرگی ندارد.
یک داستان جالب بخاطرم آمد، برایش تعریف کردم:

گنجشکی باعجله و تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدند: چه میکنی؟ 
ادامه مطلب ...