دائم الوضو بودن و این همه خاصیت!

وبلاگ " من وخدا " نوشت :

دائم الوضو بودن توفیقی است که اگر به لطف خدا شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و برکاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذکر قلب را بر انسان می گشاید....


 

به همین دلیل است که از رسول خدا صلی الله وعلیه وآله روایت شده: لَا یُحَافِظُ عَلَى الْوُضُوءِ إِلَّا کُلُّ مُۆْمِنٍ(1): بر وضو مواظبت نمی کند مگر مومن. در روایات به چند اثر از دائم الوضو بودن اشاره شده است که به قرار زیر است:  

1. تمام بدنت پاک می شود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرکس به هنگام وضو ساختن ذکر خدا را بگوید، تمام بدنش پاک گردیده است.(2)

زیرا وقتی در جریان وضو داخل دهان، صورت، ساعدها، کف دست ها و جلوی سر و روی پاهای انسان تحریک شود قسمت اعظم قشر حسی تحریک می شود ،یعنی در حالی فقط چیزی که حدود 20 درصد سطح بدن در وضو مرطوب شده است بیش از 80 درصد ادمک حسی تحریک می شود؛ به عبارت دیگر اگر انسان به جای وضو کل بدن خود را می شست (غسل می کرد) چیز زیادی بر تحریک ناشی از وضو افزوده نمی شد.(3) چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر کس ذکر خدا را به هنگام وضو بگوید، مانند این است که غسل کرده باشد.(4)  

 


2. گناهانت بخشیده می شود رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که به وسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت، اگر کسی در اوّل وضو گرفتن«بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (با دقّت و فهمیدن معنایش) بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک می شود.(5)  

3. دعاهایت مستجاب می گردد امام صادق علیه السلام فرمود: من تعجب می کنم از کسی که دنبال حاجت و کاری است در حالی که با وضو است، حاجتش برآورده نشود!(6)   

ادامه مطلب ...

آسیب ها و تهدیدات اینترنت و ماهواره

وبلاگ " شهیده ولی زاده " نوشت :

پیشرفت خیره کننده فن آوری، تأثیرات محسوس و نامحسوس زیادی را بر زندگی دختران گذاشته است. دسترسی آنها به انواع گوناگون رسانه ها به هیچ وجه قابل مقایسه با گذشته نیست. بنا بر تحقیقی در غرب، نوجوانان تقریباً سی و هشت ساعت در هفته، غرق در رسانه ها هستند؛ به رادیو
گوش می دهند، تلویزیون تماشا می کنند، از سی دی استفاده می کنند، به بازی های ویدیویی مشغول می شوند یا پای رایانه می نشینند.

در این میان، اینترنت با تمام آثار مثبتی که روی دختران می تواند داشته باشد، دنیایی خطرناک از ناشناخته ها و گاه تبهکاران را به حریم خانه می آورد. اینترنت طی سال های اخیر رشدی تصاعدی داشته است و به نظر کارشناسان، شناخت تأثیرات بلندمدت آن بر دختران به این زودی میسر نیست.

ورود به اینترنت امکان سر زدن رفتارهایی را به دختران می دهد که ضرورتاً در دنیای واقعی آنها جایی ندارد. بعضی از این رفتارها، واقعاً منفی هستند. مانند چت هایی که ماهیتی جنس دارند. اینترنت جایی است که دختران می توانند هرچه می خواهند باشند و شخصیتی را به نمایش بگذرانند که نیستند.

روش استفاده از این فن آوری، به بافت خانوادگی کاربر بستگی دارد. نوجوانانی که با والدین یا بزرگ سالان نزدیک، ارتباطی مستمر و بازدارند و این افراد نحوه استفاده مثبت از اینترنت را به آنها آموزش می دهند، استفاده مفیدتری از آن می کنند. برعکس، دخترانی که از شبکه اینترنت استفاده منفی می کنند، افرادی هستند که خانواده بر کارشان نظارتی ندارد و آنها ساعت های متمادی به شبکه وصل می شوند. (۱)
اینترنت همانند دیگر وسایل ارتباطی می تواند نعمت یا نقمت باشد. نوع استفاده از این امکان گسترده و شگفت، سودمندی یا زیان مندی آن را رقم می زند. امروزه نوجوانان زیادی به اینترنت دسترسی دارند یا حداقل روش های استفاده از آن را به خوبی می دانند. تصور کنید نوجوانی با یک دنیا کنجکاوی بر سفره سرشار از تنوع و اطلاعات حاضر شود. در این شرایط طبیعی است که عطش کنجکاوی، وی را به هر سویی خواهد کشاند و تنها وجود پاره ای از قوانین و شرایط محیطی و فردی است که می تواند او را از آسیب ها و جنبه های منفی اینترنت محفوظ دارد. 
ادامه مطلب ...

آب سنبل انعطاف و استقامت

وبلاگ " آموزشی و تربیتی " نوشت :

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،
فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه
امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،
به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود
لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی
سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست
و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت

آی بی اس بلاگی ها ...با شما هستم!

وبلاگ " سنگرسازان  " نوشت :

سلام بسیجی..!

سلام به اون دخترایی که چادر شون رو محکم گرفتند..

سلام به همه بچه حزب الهی ها..

سلام به همه سر به زیر های استوار..

سلام به همه مذهبی ها..

سلام به آی بی اس بلاگی هایی که سرشون بره یاد شهدا از وبلاگشون نمی ره..

سلام به مسجدی ها..

سلام به بچه ها ی هیئت..

سلام به اونایی که آبروشون ولایت..

سلام عاشقان امام خامنه ای..

حواستون هست؟

"چه مومنی ! نماز اول وقتش دیر نمشه،

 چه  صوت قرآنی، پای ثابت نماز جمعه

 چه سر به زیرو با حیا ... چه مهربون..

چقدر با خدایی ..چقدر پاک!!!

 چه وبلاگ زیبا و پر محتوایی

چه حجاب زیبایی..چه سخاوتمند

چه خوش اخلاق.."

نکنه گول شیطون رو بخوریم..مغـــــرور بشیم..!

فکرم همه‌جا هست، ولی پیشِ خدا نیست /  سجادۀ زَردوز که محرابِ دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟ /   اندیشه سَیّالِ من ای دوست کجا نیست؟

از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران /    تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!

بیاین حواسمون رو بیشتر جمع کنیم!

قرار معنوی من و شما این باشه:غرور ممنوع

ایده از: خانه دوست کجاست؟

 

 

شیرین ترین نمازی که خواندم

وبلاگ " حبل المتین " نوشت:

یک وقتی ما (حاج آقا قرائتی) در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای مابنویسید.


یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است.
گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفتم برویم به راننده بگوییم نگه‌دار، گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفتم التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفتم تو به او بگو، گفت گفتم که نگه نمی‌دارد، بنشین! حالا بعداً قضا می‌کنی.
دیدم خورشید غروب نکرده است و گفتم بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، گفتم که آقاجان می‌شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می‌خواهی بکن.
می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد،«وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم.شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می‌گیرد، گفت دختر چه می‌کنی؟ گفت آقا من وضو می‌گیرم ولی سعی می‌کنم آب به اتوبوس نچکد،می‌خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می‌گیرد، راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید در آینه هم دختر را می‌دید، هی جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می‌خواهی نماز بخوانی؟ من می‌ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، برای
نماز نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست. دختر می‌گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می‌گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می‌خوانند. گفت شیرین‌ترین نماز من این بود .


نامه استاد مطهری به فرزندش

وبلاگ " بصیرت  " نوشت :

 از شهید مطهری بیاموزیم

استاد طیّ نامه ای به فرزندش چنین توصیه می نماید:


«در انتخاب دوست و رفیق فوق العاده دقیق باش که مارخوش خطّ و خال فراوان است، همچنین در مطالعه کتابهایی که به دستت می افتد... حتّی الامکان از تلاوت روزی یک حزب قرآن که فقط پنج دقیقه طول می کشد، مضایقه نکن و ثوابش را هدیه روح مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بنما که موجب برکت عمر و موفقیت است. ان شاءالله.»

استاد در پاسخ دانشجویی که از برنامه زندگی ایشان سؤال کرده بود، فرمودند:
«وقتم در زندگی تنظیم شده است؛ یکی، دو ساعت برای سخنرانی، وقت مشخّصی برای مطالعه و حتی یکی، دو ساعت برای بچه ها که به درسشان برسم و با آنها بازی کنم. بالاخره بچه ها هم حق دارند. من برای بچه ها ارزش قائلم. در موقع مشخّصی که باید با بچه ها باشم، حتی اگر کار مهمّی داشته باشم، ترجیح می دهم که آن دو، سه ساعت به بچه ها و درس و مشقشان برسم.»

 همیشه با وضو بود و به این کار توصیه می کرد.

 به طبیعت، علاقه وافر داشت و گاه ساعت ها در نقاط با صفا به تفکّر می نشست.

نماز شب را به پا می داشت.

 نسبت به انجام فرائض فرزندان نظارت دقیق داشت.

شبها قبل از خواب، حدود بیست دقیقه قرآن می خواند.

به فقرا و مستمندان کمک می کرد به طوری که برخی مواردِ آن بعد از شهادتش آشکار شد.

از جوانی علاقه وافر به شهادت داشت و به افراد می سپرد تا در این باره برایش دعا کنند.

صدای گریه بلند او هنگام خواندن روضه سیّد الشّهداعلیه السلام، مناجات و فوت پدر و مادرش مشاهده شد.
 

از شهرت و مرید پروری گریزان بود.
 

برای پدر و مادر و استاد خویش احترام وصف ناپذیری قائل بود.

نامه یک دختر بچه به همراه هدیه‌ای که تقدیم امام(ره) کرد/ پاسخ امام(ره) چه بود؟

وبلاگ "طریقت مهر " نوشت :

آنچه در زیر می‌آید هرگز نمی‌تواند معرف شخصیت والای حضرت امام(ره) باشد، بلکه فقط گوشه‌ای است از داستان آشنایی"محمد حسین رحیمیان" نویسنده کتاب "یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی قدس سره" و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با آن بوده است و البته در چند موردی که نقل صدها خاطره ای  است که از دیگران شنیده است.

نامه یک دختر بچه به همراه هدیه‌ای که تقدیم امام(ره) کرد/ پاسخ امام(ره) چه بود؟


نامه یک دختر بچه
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی‌ امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی دام ظله.
سلام عرض می‌نمایم، سلام علیکم هر چند قلم قاصر است و نمی‌توانم برای شما فرزند پاک رسول الله (ص) نامه بنویسم اما می‌بخشید که به خود این جرات را داده‌ام.
امام عزیز! این هدیه ناقابل را بنده حقیر به شما تقدیم می‌نمایم امیدوارم که قبول بفرمایید خداوند ان شاء الله عمر با برکت شما را تا ظهور حضرت مهدی (عج) ارواحنا‌ له فداه طولانی بفرماید.امیدوارم که ما را در آن دنیا از شفاعت خود بی بهره نگذاری.
 امام عزیز! جواب نامه مرا با دستخط مبارک خودت بنویس که این هدیه به دست شما رسیده است بیشتر از این مزاحم اوقات شریف و گرانبها‌یتان نمی‌شوم از شما می‌خواهم که برای من دعا بفرمایید که خداوند به من و همه توفیق خدمت به اسلام عنایت بفرماید.         والسلام التماس دعا
دختر کوچک شما – عاملی

پاسخ امام(ره) 
بسمه‌تعالی
دخترم، هدیه شما واصل و موجب تشکر شد ان شاء‌الله‌ تعالی موفق و سعادتمند باشید و‌السلام علیک و رحمه‌الله"
روح الله الموسوی الخمینی

آبـــروی صاحبخـــانه را حفظ کن

وبلاگ " امیدانه ولایت " نوشت :


 اگــــــر در میهمانی یک شب بلایی به تو رسید شلوغ نکن و

آبـــروی صاحبخـــانه را حفظ کن  . 

 ما در دنیا و آخرت میهمان خدا هستیم . آداب میهمانی را باید رعایت

کرد . باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات کرد ، بعد هرجا که گفت

بنشین نشست و هرچه پذیرایی کرد بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد

و جز آنچه آماده کرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست

و آرزوی مالکیت آنها را نکرد .

 مهمان تا صاحبخانه را ملاقات نکرده و ندیده است فکر می کند اصلاً

مهمان نیست و به دزدی آمده است ؛ لذا تا صاحبخانه را نشناخته است

باید خیلی احتیاط کند . امّا وقتی که صاحبخانه را شناخت و دید ، دیگر

هرچه خواست می خورد . تنها وظیفه مهمان این است که هرچه

صاحبخانه گفت بکند و هرچه هم به او داد بگیرد و نگوید کم است یا چیز

دیگری می خواهم .  ادامه مطلب ...