نیایش های ازشهید چمران

وبلاگ " همسفر عشق " نوشت :

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم .

 با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم .

 آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم .

از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم .

.

.

" خدایا تو را شکر می کنم که دریا را آفریدی ، کوهها را آفریدی

و من می توانم به کمک روح خود در موج دریا بنشینم و تا افق بی نهایت به پیش برانم

 و بدین وسیله از قید زمان و مکان خارج شوم و فشار زندگی را ناچیز نمایم .

 خدایا تو را شکر می کنم که به من چشمی دادی که زیبایی های دنیا را ببینم

و درک زیبایی را به من رحمت کردی

تا آنجا که زیبایی هایت را و پرستش زیبایی را جزیی از پرستش ذاتت بدانم ."

.

.

" خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم .

 دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند .

 سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید .

خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم .

خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم

 و در برابرعظمت تو خود را نبینم ."

.

.

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد ، تو او را خراب کردی ،

خدایا ، به هر که و به هرچه دل بستم ، تو دلم را شکستی ،

 عشق هر کسی را که به دل گرفتم ، تو قرار از من گرفتی ،

 هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم ،

 در سایه امیدی ، و به خاطر آرزویی ، برای دلم امنیتی به وجود آورم ،

 تو یکباره همه را برهم زدی ، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی ،

 تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم

و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم ...

 تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم ،

 و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم ،

و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم ...

خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم ."

.

.

خدایا عذر می خواهم از اینکه در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم

و خود را چیزی به حساب می آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد

 و خود را طرف مقابل به حساب آورد !

خدایا آنچه می گویم از قلبم می جوشد و از روحم لبریز می شود .

 خدایا دل شکسته ام ، زجر کشیده ام ، ظلم زده ام ،

 از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم ،

 در مقابل آینده ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته ام ، تنها ترا می شناسم ،

تنها به سوی تو می آیم ، تنها با تو راز و نیاز می کنم .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد