یکی از رفقا را دیدم در اثنای احوال پرسی متوجه فکر پریشانش شدم ، از او پرسیدم: چه چیزی باعث ناراحتیت شده؟ گفت: دعا کن پسرم بمیره. خیلی متعجبانه جملشو بصورت سوالی تکرار کردم: پسرت بمیره؟؟؟!!!....چرا؟
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان " سید جلال " مطالعه نمایید.