وبلاگ " گل نرگس " نوشت :
میخواستم از پشت سرت چشمانت را بگیرم؛
اما طاقت شنیدن نامهایی که میخواستی حدس بزنی را نداشتم . . .
همه شان شهید شده بودند . . .
افسانه سفره شام را پهن کرد و قابلمه غذا را کنار دست مادر گذاشت، به حیاط رفت و کاسه قاشقهایی را که شسته و لب حوض گذاشته بود به اتاق آورد و توی سفره گذاشت، نگاهی کرد ببیند چیزی لازم هست یا نه و به اتاق دیگر رفت.
علی که بالای سفره نشسته بود به مادرگفت:
آبجی طوری شد؟؟
اکبر که کنار سفره بود گفت:
از غروب که از مسجد آمده، اینطور شده، اصلاً حرف نمی زنه، هرچی هم می پرسم، چیزی نمی گوید.
مادر ملاقه را توی قابلمه چرخاند و رو به پسرهایش کرد و گفت:
«من هم نمی دانم، همه اش راه می رود و اشک می ریزد.»
لیلا که گوشه اتاق با عروسکش بازی می کرد گفت:
«آبجی افسانه دوست داره شهید بشه، خودش گفت شهید می شه»!
آنها که سرسفره نشسته بودند، سعی کردند با کاسه و قاشق جوری بازی کنند که دیگری نفهمد
از حرف لیلا ناراحت شده اند یا نه! محمد کاسه اش را جلوی مادر گفت و گفت:
از بس آبجی افسانه رفت مسجد، پیش مادربزرگ یا توی مراسم شهدا بوده اینطوری شده، یا توی مدرسه نمایشگاه عکس شهدا یا توی مسجد نمایشگاه عکس شهدا خب...
اکبر جوری به برادر کوچکش نگاه می کرد که او فهمید، باید بس کند. مرتضی لقمه نانی در دست گرفت و از سر سفره بلند شد.
مادر به او نگاهی کرد و گفت: ننه چیزی خواستی؟
مرتضی به طرف اتاق دیگر می رفت که گفت:
اگر آبجی افسانه نباشد شام مزه ای ندارد، می روم دنبال آبجی.
بسم الله الرحمن الرحیم
از متن سرخ حادثه ها، از غبارها
قد می کشید در تپش انفجارها
از راه می رسند خبرهای شعله ور
آتش گرفته دامن فصل بهارها
مثل انار، گریه ی سرخی است در دلم
بعد از شما شکسته تمام انارها
ما وارثان داغ شماییم در زمین
خون شماست بر ورق روزگارها
دل را سپرده اید به دریای حادثه
ای ماهیان سرخ به دریا دچارها
از خود بریده اید، بریدن که ساده نیست
دل برده اید از همه ی زنده زارها
امضای خون زدید که جان را فدا کنید
زیر سؤال رفته همه اعتبارها
بعد از شما زمین و زمان گریه می کند
جاری شده است روی زمین جویبارها
بی دست و پا و سر، به کجا می روید هان؟
دارید می روید به پای قرارها؟
اینجا قرار بر سر دار است؛ دار عشق
لرزیده دار از نفس سر به دارها
افسانه نیست، دفتر تاریخ شاهد است
از جان گذشته اید، نه یک، بلکه بارها
وبلاگ " حماسه اقتصادی،حماسه سیاسی " نوشت :
روز نهم دی در تاریخ ماند. این جمله رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان فتنه ۸۸ را حاصل برنامهریزی چندین سالهی دشمنان و در ادامهی قضایایی چون فتنهی سال ۷۸ تحلیل میکنند و راهحل علاج آن را حرکت عظیم مردمی همانند آنچه در ۹ دی سال ۸۸ اتفاق افتاد میدانند. از نگاه رهبر انقلاب روح دیانت حاکم بر دلهای مردم و توجه به فرهنگ عاشورا از خصوصیات مشترک حماسهی ۹ دی و حوادث دوران پیروزی انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری،حرکت ۹ دی را عامل در هم پیچیدهشدن بساط فتنه و فتنهگران و حادثه ای ماندنی در تاریخ معرفی میکنند.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از «روایت تاریخی حماسه ۹ دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:
برنامهریزی ده ساله دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی در سال ۷۸ و ۸۸
دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشى این نظام مقدس کلید
زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد
شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهى امام، آن احساسات
مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کارى که خبرگان کردند، اینها را
مایوس کرد. یک برنامهریزى ده ساله کردند - این تحلیل من است، این به
معناى اطلاع نیست؛ تحلیلى است که قرائن آن را براى ما اثبات میکند - ده
سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال ۷۸ که آن حوادث پیش آمد، آن کسى
که این حوادث را خنثى کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال ۷۸ مردم
آمدند در خیابانها، توطئهى دشمن را که سالها برایش برنامهریزى کرده
بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزى
دهساله بود تا سال ۸۸ . به نظرشان فرصتى به دست مىآمد. به خیال خودشان
زمینهها را آماده کرده بودند. مطالباتى هم مردم داشتند - مردمى که
وابستهى به نظامند، وفادار به نظامند - فکر کردند از این مطالبات بتوانند
استفاده کنند؛ لذا آن قضایاى سال ۸۸ به وجود آمد. دو سه ماه تهران را
متلاطم کردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را
به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توى میدان. بعد از آنکه باطنها
ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا
فهمیدند که اینها عمق خواستههاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند
و حماسهى نه دى را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر
کشور، میلیونها نفر در روز نهم دى، بعد هم بلافاصله در بیست و دوى بهمن
آمدند توى میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است. درود به مردم
ایران. درود به ملت مومن و مبارز و بصیر و آگاه ایران. انشاالله به توفیق
الهى، مردم همین راه را و همین خط را و همین آرمان را و همین عزم و همت
را تا آخر ادامه خواهند داد. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
" اهل قلم " نوشت :
مجموعه گرافیکی شهید عباسی به همراه تم اندروید و داستان کوتاه بهار سرخ را با کلیک روی لینک زیر دانلود کنید