وبلاگ آقای علی پدرام به مناسبت فرارسیدن هفدهم دی ماه سالروز کشف حجاب در ایران دوره رضا شاه تصاویری از حضور لطیفه خانم همسر مصطفی کمال آتاتورک را در ملأ عام منتشر می سازد.
با وجود اینکه مصطفی کمال آتاتورک را مروج کشف حجاب در منطقه تلقی می کنند وی به خلاف رضا شاه که گفته می شود طرح کشف حجاب و دیگر پروژه های مدرنیستی را از وی وام گرفته است، همسرش را با حجاب کامل در ملأ عام حاضر می کرد.
راهی که آتاتورک به اشتباه آغاز کرده بود تا نژاد ترک را با عجله از نردبان تجدد بالا بکشد، رضا شاه نیز در پیش گرفت، اما با بررسی آنچه در ایران و ترکیه تجدد زده روی داد، می توان گفت آتاتورک الگوی ناقص و ناجوری از تجدد اروپایی را اجرا کرد، اما بدتر از آن الگوبرداری ناقص تر رضا شاه از شیوه آتاتورکی تجدد گرایی بود که بر ناسازگاری وبی تناسبی آن با وضعیت اجتماعی ایران می افزود. نکته ای که باید به آن اشاره شود این است که آتاتورک حجاب را در ترکیه قدغن کرد اما با این حال بر خلاف رضا شاه به تعقیب وحشیانه زنان با حجاب دست نزد. در ترکیه قانون بی حجابی بیشتر در آنکارا و استانبول که بخشی از ساکنانش غیر مسلمان و اروپایی بودند، اجرا شد.اما رضاخان این سیاست ناشیانه را در قم ومشهد نیز به زور اجرا کردکه با عکس العمل های شدید مردم وعلما روبرو شد. (علی بیگدلی، تجدد به رسم آتاتورکی ورضاخانی، ماهنامه زمانه، سال هفتم، شماره ۷۵-۷۶، آذر –دی ۱۳۸۷، ص ۲۳)
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان " امیرکبیر زیار " مطالعه نمایید.
ادامه مطلب ...عزاداری هاتون قبول باشه
امروز یه سایت جدید دیدم خواستم به شما هم بگم برید سر بزنید
بنظرم جالب بود و البته تازه تأسیس
نظر یادتون نره
«هنگامى که رهسپار آن دیار شد و پى برد که دست از یاریش کشیدهاند»
امّا بعد؛ اى مردم، هلاکت و اندوه بر شما باد! که با آن شور ما را «1» خواندید تا بفریاد شما رسیم، و ما شتابان آمدیم، با همان شمشیر که پیش از این در دستان ما بود بر سر ما کشیدید، و آتشى که بر دشمن خود و شما افروخته بودیم بر ما افروختید!
ادامه مطلب ...سلام همشاگردی
من یه تازه کارم دوست دارم با بقیه همکلاسی های کل ایران عزیزم یا جهان ارتباط داشته باشم.
بدونم مدرسه هاشون چه جوریه ، چه کار می کنن ،چطوری درس می خونن و . . . خیلی چیز های دیگه
بنظرم اولین کار اینه که یه اسم خوب برای وبلاگم بذارم (به کسی نگی ها خیلی فکر کردم)
پیشنهاد شما چیه؟؟؟؟؟
بهم میگن چرا گذاشتی "بیا پای تخته " ما نمیایم می ترسیم اصلا از همون کلاس اول جونم بالا میومد می خواستم برم پای تخته
میشه شما بگی بهتره اسم بلاگم رو چی بذارم؟
پیشنهادهایی رو که بچه ها تا حالا دادن رو می ذارم
- همشاگردی سلام
- یار دبستانی
-تخته سیاه
- دانش آموز با طعم گیلاس
- حرف های خودمونی
- . . .
این سه نقطه جای خالی اسمیه که تو پیشنهاد می دی
منتظرم ها نذاری بری
برگرد
توی مدرسمون ظهرا نماز جماعت برگزار میشه ما هم هر از چندگاهی میریم یه نمازی جماعتی
اگه خدا قبول کنه میخونیم . یه حاج اقای باحال داریم بعد از نماز یه چند دقیقه سخنرانی میکنه
نمیدونم از امام حسین و از امامای دیگه و از داستانای مختلف میگه تا از چگونگی خوب درس خوندنو و
............. بین خودم ما هم کلی خوش حال میشدیم از حرفای بدرد نخورش چون زنگ میرفتو معلم از ما
نمیپرسید . بعدم میرفتیم میگفتیم نماز بودیم.
یه روز دیدم پای تابلوی مدرسمون زدن
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان "دلی برای نوشتن " مطالعه نمایید.
این یادداشت را کلاً به عنوان یک مقدمه و دیباچه اولیه برای ورود به بحث بسیار استراتژیک و اساسی تولید ملی محصولات فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان در نظر بگیرید. موضوع، بسیار پیچیده و بحث، بسیار مفصلتر این است که در چند کلمه و جمله و صفحه بشود به آن پرداخت و ادعا کرد که حق مطلب به جا آورده شده است. اما از آن جا که نمیخواهیم اسم این بچه را رستم بگذاریم و بعد بترسیم که صدایش کنیم، سر حرف را از جایی باز کردهایم تا بهانهای بشود برای گفت و گو و تبادل نظر صاحب نظران و دلسوزان این عرصه. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید . . .
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان " حمید رضا فدایی " مطالعه نمایید.
نقل می کنندزمانی که به پیامبر درباره حجاب زن ایرانی ارایه داشتند
که زن ایرانی قبل ازاسلام ودردوران قیصروکسرا هم چادر میگذاشتند
پیامبر فرمودندکه
چه نیکوست تمام زنان مسلمان جهان چادر بگذارند
اماااااااااا
امروزبرخی زنان مسلمان تمام ارزش یک زن رابر زمین می گذارند
montazer01257.blogfa.com
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان " دختری از دیار منتظران" مطالعه نمایید.
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.
پرسیدم: «چرا میخندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خندهام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه کردهام؟»
گفت: «مرا لعنت میکنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکردهام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین میخورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن
را رام نکردهای. نفس تو هنوزوحشی است؛ تو را زمین میزند.»
پرسیدم: «پس تو چه کارهای؟»
. . .
ادامه مطلب را در وبلاگ دوست عزیزمان مطالعه نمایید.