ارزش دعا برای امام عصر(عج)

وبلاگ " طریقت مهر " نوشت :

از وظایف عصر غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کردن برای او است، دعا برای این که خداوند آن حضرت را از شرّ شیطان های جن و انس حفظ کند، و در فرجش تعجیل فرماید، و او را بر کافران و ملحدان و امثال آنها پیروز و یاری نماید، چنان که دستور به چنین دعاهایی در روایات به ما رسیده است.

 چرا که این گونه دعاها نوعی اظهار محبّت و شوق سرشار به آن حضرت است، روایت شده یونس بن عبدالرّحمن گفت، حضرت رضا علیه السلام در مورد حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف امر می کرد که این دعا را که در مصباح المتهجد طوسی ذکر شده است، بخوانند:

ارزش دعا برای امام عصر(عج)

اَللّهُمَّ ادْفَعَ عَنْ وَلِیّکَ وخَلیفَتِکَ وحُجَّتِکَ...(1)
 و در روایت دیگر به این دعا دستور داده شده است:
اَللّهم کُنْ لِوَلیِّکَ الحُجَّةَ بنِ الحَسَنِ العَسْکَری المهدِی صَلَواتُکَ عَلَیه وعَلی آبائهِ فِی هذهِ السّاعَةِ وفِی کُلِّ ساعةٍ وَلیّاً و حافِظاً و قائداً و ناصِراً و دَلیلاً و عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوعاً، و تُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً
 
خدایا، تو خود حافظ و نگه دار ولیّت، حجّة بن الحسن العسکریِ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باش، و درودهای تو بر او و بر پدران و اجدادش باد، در این ساعت و در هر ساعت، سرپرست، نگهبان، پیشوا، یاور، راهنما و دیده بان او باش، تا او را در زمین خود به میل و اشتیاق مردم بنشانی، و او را به مدّت طولانی بهره دهی.(2)
 
از آثار دعا
ناگفته نماند که این دعاها بی اثر نیست، و باعث افزایش ولایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و حفظ آن حضرت می شود، و خداوند متعال، پیشوا و یاور او می گردد و دعا برای آن حضرت، پیوند ما را با او محکم تر می سازد، و اظهار ارادت ما را نسبت به او، برقرار می نماید، وانگهی دعای ما برای او، موجب آمادگی روحی ما برای یاری او، و زمینه سازی برای ظهور، و استحکام بخشیدن به روحیه آرمان طلبی و طاغوت ستیزی ما خواهد شد.
  
ادامه مطلب ...

عشق با زینب تبانی کرده است

وبلاگ " دانش آموزی نمین " نوشت :


 

السلام علیک یا زینب الکبری بنت امیر المومنین سلام الله علیهم اجمعین.

عشق با زینب تبانی کرده است

رنگ گل را ارغوانی کرده است

هست کیش رهبریت کیش او

صبرزانومی زند در پیش او

شهادت حضرت زینب کبری(س)ام المصائب برعموم مسلمین تسلیت باد

بمناسبت روز پدر

وبلاگ " از نو " نوشت :

حضرت علی (ع) فرمود:

کسی که زبانش را حفظ کند،

خداوند عیب او را می پوشاند

در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد

فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد

کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود

آسمان کعبه گویی ، مظــهر صــدها گهـــر شــد

عطــر جـانبخش بهشـتی در فضــای کعبه پیچید

تا کـه میـــلاد ســعید مـرتضی فخــر بشــر شــد

مـژده میـــلاد مـولا ، می کنــــد از غم رهـــــــایم

زین بشارت کام امّت ، مملو از شهد و شکر شـد

کلیک در ادامه مطلب

 

 

علی پا به این دنیا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد و

همگان را با انسانی آشنا کرد

که پدر تمامی آفریدگان پروردگارش لقب گرفت

اسوه تقـوی علی و مظــهر ایمــان علی

عـزت آل پیمـــبر ، عاشــــق جانـان علی

منشــاء جـود و سخاوت ، موج دریای وفا

لعل رخشـــان ولایت ،گوهــر تـابـان علی

منبع مهــر و محبت ، صــاحب لطف و کرم

افتـــخار شیـعیان و آیت الـرحمــــان علی

میلاد نور بر شما مبارک .

دلم شده غرق سرور و شعف

کعبه شده بهر علی یک صدف

مرغ دلم رها شده به سوی

ایوان باصفای شاه نجف

پدر عزیزم از تو آموختم چگونه سبکبال زندگی کنم تا

هجرتم نیز سبکبال باشد این بالهای پرواز قناعت و

امید و عشق را تو به من بخشیدی, روزت مبارک

پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون

با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون

هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها

هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا

ای تکیه گاه محکم من، ای پدر جان /

ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان

ای نام زیبایت همیشه اعتبارم /

خدمت به تو در همه حال، هست افتخارم

تبریک به کسی که نمی دانم از

بزرگی اش بگویم یا مردانگی،

سخاوت، سکوت، مهربانی

و... بسیار سخت است

پدرم روزت مبارک.

پدر جان ،

باش و با بودنت باعث بودن من باش .

روزت مبارک .

از صمیم قلب دوستت دارم

دست های پر توانت ،

همیشه بزرگ ترین حامی زندگی ام بوده .

روزت مبارک.

آفتاب مهربانی ،سایه ی تو بر سر من ،

ای که در پای تو پیچید ، ساقه ی نیلوفر من.

پدرم تو آفتاب زندگی ام هستی .

آفتابی که امید وارم هیچگاه غروب نکند.

به یاد تمام پدر هایی که

امروز در بین ما نیستند اما

خاطره ی روز های حضورشان هرگز

فراموش نخواهد شد و امروز خوب است که

به یاد آن ها هم باشیم

پدرم ، خوب می دانی که همیشه تکیه گاهم بودی و

در سایه ات با افتخار به آسمان نگاه می کردم .

و طنین صدای دلنشینت

تا ابد در گوشم زنگ می زند.

آخرین نظرات کاربران

چند بیتی نذر حضرت ام البنین سلام الله علیها

وبلاگ " از نو ... " نوشت :

چگــــونه سربدهم از تــــو گفــــــــتن را

که پیش پای تو بانــــو قلم، قلم شده است

قلم فـــــدائی دستی که در کنـــــار فرات

برای عشق و حقیقت چنان علم شده است

علم تمـــام وجودش صدای یــازهرا ست

به شطِّ پر تپش فــــاطمه، بَلـم شده است

بلـــم رســـانده مرا تا کنــــار احســـاست

و لمس کرده دلی را که پر اَلـَــم شده است

توشـــاعر غزل پر حماسه عبّاس- ـی

شروع بازی عشقی که با دلم شده است....

غیرت فاطمی

وبلاگ " طریقت مهر" نوشت :

تو ستون استحکام عرشی بانو! این‌گونه بر زمین نیفت!
برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو اتکا دارد.


برخیز! همه زخم‌هایت را پنهان کن تا دشمن، آرزوی پیروزی را برای خویش به گور ببرد.هنوز باید باشى. هنوز اسلام نیازمند خطبه‌های توست. هنوز امیرالمؤمنین علی(ع) ...


 انقلاب و غیرت فاطمى تو را پشتوانه خویش می‌خواهد. برخیز و با همین نیمه‌جان مجروح، با همین پیکر زخم‌خورده در کوچه‌های شهر جاری شو.
در تمام خانه‌های خواب برده را با دست‌های عصمت خویش بکوب تا بیدارشان کنى؛ تا تنها ماندن حجت خداوند را بدانند و به پا خیزند، تا پای‌مال شدن وصیت و میراث رسول را سکوت نکنند.
پس از تو غمگین نباید بود.
اکنون که تو رفته‌اى، تمام دردهایت به پایان رسیده‌اند. اینک در جوار پیامبر خاتم نشسته‌ای و بی‌شک، غصه‌هایت را سر بر دامان او از یاد می‌برى. امّا اندوه من از بی‌تو ماندن است...، از تنها شدنِ حقیقت بر روی این خاک پرفریب...، از درد دل‌های تلنباری که پس از تو تنها قلب پرسکوت چاه، یارای شنیدنش را خواهد داشت.
تو را پنهان از چشم‌های بخیل روزگار به خاک سپردم تا حسرت دیدار مزارت تا قیامت، دل‌های گنه‌کارشان را به آتش بکشد. تو را که ناموس حق بوده‌اى، دور از دست‌ها و چشم‌های نامحرم زمین دفن کردم. بگذار همه تا ابد بدانند دختر معصوم رسول خدا (ص) چنان از امت خویش در ستم بود که نخواست هیچ‌کس نشان مزارش را بداند. بگذار این بی‌نشانى، به نشانه اعتراضی ابدی در دل تاریخ جاودانه شود.
اینک من برای روزهای بعد از این غمگینم؛ روزهایی که باید بی‌تو نفس کشید و سکوت کرد و خون دل خورد. من برای این دنیای ستم‌کار و در غفلت غمگینم که از این پس قرار است نشانه‌های خداوند را بر روی زمین، یک به یک بیازارند و بر گمراهی خویش بیفزایند. از این پس اندوه من ابدی‌است؛ تا آن زمان که به تو بپیوندم.
شانه‌ای که پس از تابوت تو خسته و غمگین به خانه بازمی‌گردد، هیچ آرزویی جز ندیدن دنیا ندارد. دیگر دنیا با تمام فراخی‌اش برای من تنگ است؛ وقتی تو را در هیچ جای زمین نمی‌توان سراغ گرفت.
دیگر هیچ‌کس انگار در دنیا نیست؛ وقتی بین ازدحام مردم، بانوی بهشتی من حضور ندارد.
آه بانو! این کلبه محقر با تو فردوس برین بود برای من...، برای من و فرزندانی که دیگر طاقت نگاه‌های سوگوارشان را ندارم.
وقتی که تو بودى، سفره خالی و بی‌رونقمان گوارا بود؛ آنچنان که گویا مائده‌های آسمانی برایمان پهن بود و گرسنگی را کنار این سفره بی‌نان، با شمیم بهشتی تو از یاد می‌بردیم.
بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانواده‌ات را انفاق کنی و با لب‌های روزه‌دار، از خداوند بشنوی که: «وَیُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً».

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد...

وبلاگ " روزنه " نوشت :
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد

 

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند

 

عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد

 

عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت

 

چشم بیمار شده تار شدن هم دارد

همه با درد به دنبال طبیبی هستیم

 

دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد


ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست

 

بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد 
ادامه مطلب ...

ولادت حضرت زینب(س) مبارک

وبلاگ " فاطمه حکم آبادی "نوشت :

السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ أَمیرِ المؤمِنین السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِ الوَصِیّین

 

السلام علیک یا زینب الکبری(سلام الله علیها)


 

سلام بر تو که آفتاب چشمان فاطمه (علیها السلام)، در نگاهت بود و هِیمَنه علی (علیه السلام)، در وجودت.

 

مهربانی ات، تار و پود حسین (علیه السلام) را خواهری می کرد؛ آنچنان که تاریخ

گواهی می دهد صفحات درخشان خواهرانگی ات را.


تو از آینه ها و حوالی معطر یاس ها آمده ای.


نشانه هایت، صلابت کوه ها را دارد.


پیشانی بلندت را مهتاب سجده می برد و رودها، جاری حضورت را در سرزمین عفت و

پاک دامنی، شهادت می دهند. قبله بهاری مان، وامدار نفس های معطر توست.

 

 

وقتی که پلک گشودی، خورشیدِ پنجمین روز بهارانه ماه جمادی الاول، از افق نگاه بی

کرانه تو طلوع کرد. گل لبخندت بر دامن نجابت زهرا شکفت و نوروزِ لحظه های

صبوری، در تقویم آفرینش آغاز شد. هستی، سوره آفرینش تو را با روایت صبر تلاوت


کرد.

 

میلادت شوقی بهارانه در رگ های خاک دوانید و تبسم نمکینت لب های روزگار را با خنده آشتی داد. صدای گریه ات در هلهله آسمانیان و دست افشانی زمینیان پیچید و ترانه شادی آفرید. عطر بهشتی نفست، مشام کوچه های مدینه را غرق اقاقی های بهشتی کرد. قدوم کوچک و مبارکت شادی آفرین بیت المقدس عشق علی و زهرا شد...


دکلمه زیبا در ادامه مطلب...

 


السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ أَمیرِ المؤمِنین السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ

 

السلام علیک یا زینب الکبری(سلام الله علیها)

 

 

 

سلام بر تو که آفتاب چشمان فاطمه (علیها السلام)، در نگاهت بود و هِیمَنه علی (علیه السلام)، در وجودت.

 

مهربانی ات، تار و پود حسین (علیه السلام) را خواهری می کرد؛ آنچنان که تاریخ

گواهی می دهد صفحات درخشان خواهرانگی ات را.

 
تو از آینه ها و حوالی معطر یاس ها آمده ای.

 
نشانه هایت، صلابت کوه ها را دارد.


پیشانی بلندت را مهتاب سجده می برد و رودها، جاری حضورت را در سرزمین عفت و پاک

دامنی، شهادت می دهند. قبله بهاری مان، وامدار نفس های معطر توست.

 

 

 

وقتی که پلک گشودی، خورشیدِ پنجمین روز بهارانه ماه جمادی الاول، از افق نگاه بی

کرانه تو طلوع کرد. گل لبخندت بر دامن نجابت زهرا شکفت و نوروزِ لحظه های

صبوری، در تقویم آفرینش آغاز شد. هستی، سوره آفرینش تو را با روایت صبر تلاوت کرد.

 

میلادت شوقی بهارانه در رگ های خاک دوانید و تبسم نمکینت لب های روزگار را با خنده آشتی داد. صدای گریه ات در هلهله آسمانیان و دست افشانی زمینیان پیچید و ترانه شادی آفرید. عطر بهشتی نفست، مشام کوچه های مدینه را غرق اقاقی های بهشتی کرد. قدوم کوچک و مبارکت شادی آفرین بیت المقدس عشق علی و زهرا شد.

دیدگان خویش را که گشودی، زهره و ناهید در اندرون آبی حیدر و زهرای پاک درخشید

و الماس های سیرت و صورت آن دو تابناک، بی دریغ بر همگان تابید



خوش آمدی، ای امید حیدر و آرزوی مادر!



... و باز امیرالمؤمنین علی علیه السلام، در انتظار پیام آور خورشید ماند؛ برای

نامگذاری افلاکی این فرشته آدمیزاده.



رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم که آمد، دختر ماه را به آغوش پرنیانی اش سپردند

و باز پیامبر خورشید، در انتظار امین وحی خدا، جبرائیل... .





جبراییل که بر پیامبر لبخند نازل شد، عرض کرد: نام این زیور حبل المتین را «زینب»

بگذار!

 زینبی که زینت پدر، بهشت مادر، آبی بی کرانِ حسن و شریک غم های حسین است

 


رسول عشق تو را به بانوی عشق و ایثار حضرت خدیجه (سلام الله علیها) شبیه کرد واحترام

بر تو را واجب گردانید و این گونه تو به رسالت عشق و ایثار بر کاروان اهل بیت معبوث شدی


خوش آمدی ای بانوی آیینه، ای سرو سپید، ای پرستار!

تو که آمدی، دل اندوهگین بشیر رحمت، از اندوه زخم های حسین، سرخ بود، امّا آبی شد.



تو که آمدی، عبداللّه جعفر طیّار، در طواف ضریح چشم های تو شفا گرفت.


تو الهه صبری و خداوند اولین غزل شکیبایی را با ترنم آیه «ان اللّه مع الصابرین» در وجود نازنین تو تلاوت کرد


نامت را باید این گونه سرود: زینب یعنی تبلور صبرِ علی و تجسم عصمت فاطمه. زینب یعنی،

زینت شب های بی کسی و تنهایی و بی زهرایی پدر. زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر.

زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن. زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت

حسین. زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد. زینب یعنی پرستار زخم های

عاشورایی. زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی. زینب یعنی زن، اسوه،

وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت، شجاعت. زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت


 

زینب ز قیام خود به دین داد حیات

وز خطبه او یافته اسلام نجات

بر شیر زن بیشه توحید درود

بر فخر زنان زینب کبری صلوات