شروع شد، مثل هر سال، بدون تأخیر...

وبلاگ "امیدانه" نوشت :

زنگ مدرسه


شروع شد، مثل هر سال، بدون تأخیر...

مهر رو میگم!!!
خوب بعد از خوش گذرونی تابستان، باید دوباره شروع کنی، می دونی این راهیه که باید تا آخرش بری، حالا که قراره وقت بذاری، چرا الکی چیزی رو که همه می گن با ارزشه، هدر بدی، پس یه جوری شروع کن و ادامه بده که آخرش خیالت راحت باشه. پس درستش اینه که خودت رو کاملاً آماده کنی و نهایت تلاشت رو بکنی تا از کلاس و معلمت استفاده کنی، چند تا نکته هست که می تونه کمکت کنه، بد نیست یه نگاهی بهشون بندازی:
1) سعی کن با علاقه بری سر کلاس، حتی اون درسی رو که شدیداً ازش متنفری، فکر های منفی تعطیل، بالا خره هر درسی یه خوبی هایی داره، سخت نگیر.
2) اگه مریض شدی، مجبور نیستی بری سر کلاس، این جوری چیزی یاد نمی گیری، استراحت کنی بهتره، البته به شرط اینکه مدام مریض نشی.
3) یکی از مهمترین کار ها، خوب گوش دادنه، یه کم تمرکز لازم داره، خوب گوش کن و خوب  یادداشت بردار!
4) بعضی ها سر کلاس به فکر تکالیف انجام نداده قبلی هستن، بهترین راه حلش اینه که تنبلی رو کنار بذار و به موقع تکلیف هر درس رو انجام بدن.
5) اگه مجبور شدی و غیبت کردی، از هم کلاسیات بخواه که درس اون جلسه رو برات توضیح بدن.
6) یه کم زودتر از خونه حرکت کنی، به موقع می رسی به کلاس، این جوری مطالب رو خوب یاد می گیری، استرس هم نداری.
7) یه جایی تو کلاس بنشین که راحت باشی و مزاحم (از همه نوع) نداشته باشی.
8) اگه معلم مطلب رو یه جوری گفت که نفهمیدی، یه وقت بی خیال نشی و بقیه کلاس رو الکی بگذرونی، سعی کن منظور درس رو بفهمی، اون مهم تره!!! یه کم تلاش می خواد. می تونی از معلمت هم بپرسی.
9) سعی کن همه چیز رو بشنوی، نه فقط اون هایی رو که دوست داری.
10) وقتی معلم می گه یه نکته از درس مهم تره، بهش توجه کن و زیرش خط بکش. البته همه این کارا رو وقتی می تونی انجام بدی که مشغول صحبت کردن با دوستات نباشی.
11) اگه قبل از کلاس، درس رو مطالعه کنی، بهتر می تونی یادداشت برداری کنی.
12) لازم نیست همه کلمات معلم رو عیناً بنویسی، سعی کن فقط نکات مهم را انتخاب کنی. معمولاً مطالبی که روی تخته نوشته می شه، از مهم ترین مطالب هستن. او نا رو حتماً بنویس.
13) اگه از معلم عقب افتادی، یه جایی خالی بذار و بعد از کلاس از دوستات بگیر.
14) خجالت رو کنار بذار و اگه سؤالی داشتی از معلمت بپرس، نگران طعنه و خنده های هم کلاسیات نباش.
15) به سوال هایی که بقیه می پرسن توجه کن، تجربه ثابت کرده می تونی به نکته های خوبی برسی.
16) وقتی معلم از یکی دیگه سوال می پرسه، بی تفاوت نباش و سعی کن به سوال جواب بدی. این جوری هم مطلب رو بهتر یاد می گیری و هم کسل نمی شی. همین! تموم شد، فکر نکنم عمل کردن به اینها ضرر داشته باشه، امتحان کن، موفق باشی.
 

کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟/صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن

وبلاگ " از نو... " نوشت :
دلنوشته تکان دهنده شهید احمد رضا احدی
لوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟اینها آخرین دست نوشته شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال1364  است که تنها ساعتی قبل از شهادت به رشته تحریر در آمده است . البرز با انتشار این متن در روزهای هفته دفاع مقدس امیدوار است ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان تأملی هرچند کوتاه درباره هدف ، انگیزه و چرایی حضور این مردان خدا در عرصه در ذهن همگان شکل گیرد. متن این نوشته را با هم میخوانیم  چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباش یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیدیده ؟ کشته شده ودر آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:
نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟ چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و"  مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟ آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟
 گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟ کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟
  وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید  هواپیمایی با یک ونیم برابر سرععت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟
کدام سر می پرد ؟چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟
چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
 چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ،از لقب شامخ دکتر یا ازآدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟
 کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟دلت را به چه چیز بسته ای؟
به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟
"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"  آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟جوانی به خاک افتاده است؟
 آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟
و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه هیچ آیا آنجا که کارون و دجله وفرات بهم گره می خورد ، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش ! که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد!!!

تنظیم : حسینی