تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است چادر نماز مادر ارباب های ماست باران به خاطر نوه ی فضه میرسد ما خادمیم و ابر کرم در دعای ماست
فرموده اند داخل آتش نمیشویم فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست ...
(علی اکبر لطیفیان)
روزی
سلمان به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله خدا گفت: ای مولای من! تو را سوگند
به خدا، از عظمت فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت تعریفی بفرمایید.
پیامبر
خدا صلی اللَّه علیه و آله با تبسم رو به سلمان کرد و فرمود: سوگند به آن
آفریدگاری که جانم در دست اوست، فاطمه علیهاالسلام را در آن روز بر ناقه
ای از ناقه های بهشت سوار میکنند، جبرئیل و میکائیل به ترتیب از راست و
چپ او حرکت مینمایند. امیرالمؤمنین پیشاپیش و حسن و حسین از پشت سر، وی را
همراهی میکنند، تا بدین طریق فاطمه علیهاالسلام از پل صراط میگذرد و پس
از گفتگوهای زیاد، آنگاه خطاب میرسد: فاطمه! هرچه میخواهی بخواه. دخترم
عرض میکند:
اسالک ان لاتعذب محبی، و محبی عترتی بالنار، فیوحی
اللَّه الیها: یا فاطمه! و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی، لقد آلیت علی نفسی
من قبل ان اخلق السموات و الارض بالفی عام ان لااعذب محبیک و محبی عترتک
بالنار. (1) بار الهی! از تو میخواهم علاقه مندان خود و فرزندانم حسن و
حسین را در آتش مسوزان. خطاب میرسد: یا فاطمه! سوگند به عزت و جلالم، دو
هزار سال پیش از خلق آسمانها و زمین، بر خودم لازم کرده ام که این حاجت تو
را برآورم .