این مطلب در وبلاگ اجازه منتشر شده و مربوط به دی ماه است ، کلیت مطلب جالب بود و در این فضای بی خبری پایان سال و درگیری های چه باید بخوریم و چرا نباید بخریم خالی از لطف نیست.
این روزها جای خالی حرف های پدر برای شروع یکسال پرامید ،شور انگیز و متفاوت خیلی خالیه
اخبار شروع می شود ، آن طور که از تیتر ها بر می آید آقا امروز دیدار داشته است ، مجری شروع می کند یک ریز حرف زدن … باید عادت داشته باشیم چهل دقیقه صدای یکنواختش را تحمل کنیم و بعد تازه هنگام تماشای اصطلاحا مشروح دیدار ، به عبارات سانسور شده ی آقا پی ببریم . فردا … پس فردا … نه دیگر خبری از آقا نیست … می رود تا دیداری باشد ، سخنرانی ، سالگردی ، تا باز نام آقا به میان بیاید … و این همه ی آنچیزی است که صدا و سیما از امام خامنه ای تحویلت می دهدهمه چیز از جزئیات ظاهرا بی اهمیت شروع می شود ، چرا باید نام حضرت آقا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران “مقام معظم رهبری” باشد ؟ آغاز مشکل همینجاست . وقتی شخصیت عظیمی را که دوست و دشمن بر کاریزمای همه جانبه ی آن اتفاق نظر دارند تا اندازه ی یک مقام حکومتی پایین می آوریم و از بعد سازمانی به آن می نگریم ناخواسته همین نگاه بوروکراتیک را به ذهن مخاطب منتقل میکنیم ، انگار احترام ما به آقا باید به خاطر مقام حکومتی او باشد
( مثل آن احترام های اجباری که به افراد مختلف در منسب های مختلف
میگذاریم ) در حالی که شخصیت ایشان فرسنگها از این برداشت ها فاصله دارد …
وقتی کسی مفهومی ایدولوژیک دارد و قلمرو حکومت او بر قلب و جان مخاطبین
است انصاف نیست با واژه ای جز “امام” خطاب قرار گیرد حال آنکه مساله ولایت
فقیه فراتر از مباحث دولتی ریشه در عقاید و اندیشه های مردم دارد .
همه
چیز از جزئیات ظاهرا بی اهمیت شروع می شود ، چرا باید نام حضرت آقا در صدا
و سیمای جمهوری اسلامی ایران “مقام معظم رهبری” باشد ؟ آغاز مشکل همینجاست
. وقتی شخصیت عظیمی را که دوست و دشمن بر کاریزمای همه جانبه ی آن اتفاق
نظر دارند تا اندازه ی یک مقام حکومتی پایین می آوریم و از بعد سازمانی به
آن می نگریم ناخواسته همین نگاه بوروکراتیک را به ذهن مخاطب منتقل میکنیم ،
انگار احترام ما به آقا باید به خاطر مقام حکومتی او باشد ( مثل آن احترام
های اجباری که به افراد مختلف در منسب های مختلف میگذاریم ) در حالی که
شخصیت ایشان فرسنگها از این برداشت ها فاصله دارد … وقتی کسی مفهومی
ایدولوژیک دارد و قلمرو حکومت او بر قلب و جان مخاطبین است انصاف نیست با
واژه ای جز “امام” خطاب قرار گیرد حال آنکه مساله ولایت فقیه فراتر از
مباحث دولتی ریشه در عقاید و اندیشه های مردم دارد .
.
این
عدم شناخت از ابتدایی ترین مسائل آغاز می شود و تا جایی پیش می رود که تا
همین امروز حتی یک برنامه ( ی حداقل گفتگو محور ) به صورت تخصصی به تبیین و
تفسیر راهنمایی ها و به تعبیر حقیر راه سازی های حضرت آقا اختصاص ندارد و
نداشته است ! آیا واقعا ضروری به نظر نمی رسد ؟ این که به صورت موضوعی یا
تاریخی بیانات و اوامر آقا با حضور بزرگانی همچون استاد رحیم پور نقد و
تحلیل شود تا چند و چون کار برای همگان روشن شود و البته در بخش های مختلف
فرهنگی و اجرایی اثر گذار باشد ؟ به عنوان مثال آقا مدتها قبل از انتخابات
۸۸ فرمودند مراقب صحنه آرایی دشمنان باشید ، شاید اگر آن موقع مواضع آقا
تبیین می شدند و از یک خبر شبانه فراتر می رفتند می شد تاثیر آن را در
بصیرت افزایی جامعه دید .
سعید قاسمی در دیدار با امام خامنه ای
گفت : آقا جان متاسفانه داریم کاری را که با اوامر امام روح الله کردیم ،
در قبال اندیشه های شما انجام می دهیم . و مگر غیر از این است ؟ این جملات
را بخوانید :
درست است که در غرب ، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی
های منحط وجود دارد ، اما در همان نقطه از جهان از دیر باز موسیقی های
آموزنده و معنادار هم بوده است ، موسیقی ای که برای گوش سپردن به آن ،
انسان عارف واقف خردمند ، می تواند بلیط تهیه کند،در سالن اجرای کنسرت
بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد .۲
.
حالا ما اگر نام حضرت
آقا را پای این عبارات نبینیم باور نمیکنیم ، از این دست فراوانند اندیشه
هایی که روز به روز از ایشان به بایگانی سپرده می شوند ، و ما هنوز
نمیدانیم این مرد به چه چیزی فکر میکند …
.
ای کاش آن روز
که ایشان با اطمینان عجیبی خبر از سرایت بیداری ملت های عرب به اروپا و
آمریکا دادند ، آقایان یک میز میگذاشتند ، می نشستند می گفتند چرا ؟ یا
دوستان مستند جمع می شدند می رفتند اروپا و منطقی تر از گزارشهای
پروپاگاندای معمول به تحلیل مساله می پرداختند … این اتفاقات مثل هزاران
مورد دیگر نیافتادند تا امروز ببینیم شهر های آمریکا و اروپا یکی پس از
دیگری صحنه شدید ترین اعتراضات به حاکمیت سرمایه داری می شوند و جالب
اینجاست هنوز کاری درخور توجه انجام نمی شود !
.
متاسفانه
هر گاه بحث از رهبری می شود یک فضای الکی مقدس حاکم می شود که ابدا مورد
علاقه ی ایشان نیست ، حضرت آقا بارها بر کرسی های آزاد اندیشی اصرار داشته
اند ولی متاسفانه این فضای نقد باب میل برخی مسئولین ترسو نیست ! وقتی
شبهای تابستان به جای “دیروز امروز فردا” ها گزارش جشنهای کیش (که فقط و
فقط کاربرد مصرف گرایی و تجاری داشت ) پخش میکنیم باید تردید کنیم دنبال چه
چیزی هستیم ؟ آقایان صدا سیما قرص و محکم پشت امثال “نود” ایستاده اند اما
به راحتی دیروز امروز فردا را ( که در جهت ایجاد گفتمان انقلاب که از
توصیه های اکید حضرت آقاست ) به بایگانی می سپارند ..
جایی از حاج
آقای پناهیان شنیدم : ” آنقدر موضع دفاعی و منفعلانه به خود گرفته ایم که
امروز باید مطرح کنیم چرا حجاب ؟ در حالی که باید آنقدر کار میکردیم تا
امروز همه بپرسند چرا بی حجابی ؟ ” اینجا هم آنقدر گفتن از ولایت مطلقه ی
فقیه را به حاشیه رانده ایم و یا به سبک قرون وسطایی به عنوان یک پیش فرض
بدون منطق و غیر قابل فکر مطرح کرده ایم که باید سعی در اثبات آن داشته
باشیم !
.
جوانی که چیزی از ساده زیستی و زندگی علی گونه ی
حضرت آقا ندیده است ، در مقابل این خلاء و البته سیاه نمایی های سفارشی بی
بی سی چه می تواند بگوید ؟ در کدام سریال جذاب ، سراغ زندگی و سرگذشت
شخصیت های اول انقلاب رفتیم ؟ اصلا تاریخ صدر انقلاب اسلامی کجای تولیدات
نمایشی صدا و سیماست ؟ همیشه آثار انقلابی ( که معخبری هستند ) در حاشیه
بوده اند و به جای آن امثال دلنوازان در بهترین ساعات پخش یکه تازی کرده
اند ، آنجا که ران هاوارد ( در فیلم فرشتگان و شیاطین ) به قلب کلیسای
واتیکان می رود و با حرفه ای ترین ابزار ، از پاکی کلیسا دم می زند ، ما
هنوز در فیلم هایمان خجالت میکشیم به نام آقا اشاره کنیم !
.
مادر
یکی از شهدای مسیحی پس از دیدار با آقا گفت من امروز علی(ع) را دیدم .
بازسازی همین اتفاق ساده که هزاران مورد از آن در زندگی شخصی حضرت آقا وجود
دارد بهتر از صد ها گزارش یک سویه ی سیاسی تاثیر گذار است اما انگار هدف
در گفتن از امام خامنه ای اثرگذاری نه بلکه رفع تکلیف است .
.
حتی
آنقدر به جذابیت بخش های خبری هم فکر نمیکنیم ؛ هر مخاطبی در مقابل هر متن
چهل دقیقه ای خسته می شود اصلا چه نیاز است همه ی بیانات آقا توسط مجری
خوانده شود ؟ بریده ی کوتاهی از بیانات با صدای خود آقا جذابیت بیشتری
خواهد داشت اگر زحمت بکشیم بلافاصله در برنامه ای به تبیین گفته های ایشان
بپردازیم . پخش مشروح دیدار ها هم که آدم را دق مرگ می کند … فکر کنید آقا
به میان جمعیت آمده است درست جایی که می توانی عشق را در نگاه اطرافیان و
اظهاراتشان ببینی تصویر کات می شود … حتی اجازه نداری دانشجویان آلمانی را
که در اجلاس بین المللی به دست بوسی امام خود آمده اند ، ببینی ، چرا ؟ چون
باید برویم از تبلیغات پوشک و پفک نمکی بهره مند شویم …
.
از
آوینی بزرگ نقل می کنند به فیلم برداران روایت فتح می گفت : نمیخواهد لحظه
ی شلیک موشک را بگیرید همین تصویر لبخند بسیجیان کافی است . فلسفه ی این
هم در تاثیر نفس است ، این آقای ما تاثیر نفس دارد . تاثیر نفسی که هزاران
ارباب حلقه های هالیوود به اثر گذاری آن نمی رسد … شما را به خدا بگذارید
پچ پچ های آقا توی گوش جانبازان را بشنویم … شما را به خدا آقا را میکس
نکنید .
.
دلم نیامد پایان کلام جملاتی از شهید آوینی بزرگ خطاب به امام خامنه ای نباشد .
(
عزیز ما ای وصی امام عشق ! آنان که معنای “ولایت” را نمی دانند در کار ما
سخت در مانده اند ، اما شما خوب میدانید که سر چشمه ی این تسلیم و اطاعت و
محبت در کجاست . خودتان خوب میدانید که چقدر شما را دوست میداریم و چقدر
دلمان می خواست آن روز که به دیدارتان آمدیم سر در بغل شما پنهان کنیم و
سخت بگرییم . ما طلعت آن نگاه ازلی را در نگاه شما باز یافتیم . لبخند شما
شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست . سر ما و قدمتان ، که وصی امام
عشق هستید و نایب امام زمان (ع) . ) ۱
.
.
.
…………………………………………..
پی نوشت :
۱: مربوط به دیدار دیدار هنرمندان حوزه ی هنری با امام خامنه ای در آبان ماه ۶۸, چاپ شده در ماهنامه سوره شماره ی آذر ماه ۱۳۶۸
۲:بیانات امام خامنه ای در بازدید از صدا و سیما و سخنرانی در جمع اهالی موسیقی ۹/۵/۷۵
۳:این
مطلب را خیلی قبل تر ها نوشته بودم … آن قدر این روز ها کیفور شدم از
تماشای آقا و انصافا پوشش خوب رسانه ی ملی , زبان گفتنم باز شد …
اللهم احفظ امامنا الخامنه ای