بمناسبت روز پدر

وبلاگ " از نو " نوشت :

حضرت علی (ع) فرمود:

کسی که زبانش را حفظ کند،

خداوند عیب او را می پوشاند

در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد

فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد

کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود

آسمان کعبه گویی ، مظــهر صــدها گهـــر شــد

عطــر جـانبخش بهشـتی در فضــای کعبه پیچید

تا کـه میـــلاد ســعید مـرتضی فخــر بشــر شــد

مـژده میـــلاد مـولا ، می کنــــد از غم رهـــــــایم

زین بشارت کام امّت ، مملو از شهد و شکر شـد

کلیک در ادامه مطلب

 

 

علی پا به این دنیا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد و

همگان را با انسانی آشنا کرد

که پدر تمامی آفریدگان پروردگارش لقب گرفت

اسوه تقـوی علی و مظــهر ایمــان علی

عـزت آل پیمـــبر ، عاشــــق جانـان علی

منشــاء جـود و سخاوت ، موج دریای وفا

لعل رخشـــان ولایت ،گوهــر تـابـان علی

منبع مهــر و محبت ، صــاحب لطف و کرم

افتـــخار شیـعیان و آیت الـرحمــــان علی

میلاد نور بر شما مبارک .

دلم شده غرق سرور و شعف

کعبه شده بهر علی یک صدف

مرغ دلم رها شده به سوی

ایوان باصفای شاه نجف

پدر عزیزم از تو آموختم چگونه سبکبال زندگی کنم تا

هجرتم نیز سبکبال باشد این بالهای پرواز قناعت و

امید و عشق را تو به من بخشیدی, روزت مبارک

پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون

با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون

هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها

هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا

ای تکیه گاه محکم من، ای پدر جان /

ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان

ای نام زیبایت همیشه اعتبارم /

خدمت به تو در همه حال، هست افتخارم

تبریک به کسی که نمی دانم از

بزرگی اش بگویم یا مردانگی،

سخاوت، سکوت، مهربانی

و... بسیار سخت است

پدرم روزت مبارک.

پدر جان ،

باش و با بودنت باعث بودن من باش .

روزت مبارک .

از صمیم قلب دوستت دارم

دست های پر توانت ،

همیشه بزرگ ترین حامی زندگی ام بوده .

روزت مبارک.

آفتاب مهربانی ،سایه ی تو بر سر من ،

ای که در پای تو پیچید ، ساقه ی نیلوفر من.

پدرم تو آفتاب زندگی ام هستی .

آفتابی که امید وارم هیچگاه غروب نکند.

به یاد تمام پدر هایی که

امروز در بین ما نیستند اما

خاطره ی روز های حضورشان هرگز

فراموش نخواهد شد و امروز خوب است که

به یاد آن ها هم باشیم

پدرم ، خوب می دانی که همیشه تکیه گاهم بودی و

در سایه ات با افتخار به آسمان نگاه می کردم .

و طنین صدای دلنشینت

تا ابد در گوشم زنگ می زند.

آخرین نظرات کاربران

ولادت حضرت زینب(س) مبارک

وبلاگ " فاطمه حکم آبادی "نوشت :

السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ أَمیرِ المؤمِنین السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِ الوَصِیّین

 

السلام علیک یا زینب الکبری(سلام الله علیها)


 

سلام بر تو که آفتاب چشمان فاطمه (علیها السلام)، در نگاهت بود و هِیمَنه علی (علیه السلام)، در وجودت.

 

مهربانی ات، تار و پود حسین (علیه السلام) را خواهری می کرد؛ آنچنان که تاریخ

گواهی می دهد صفحات درخشان خواهرانگی ات را.


تو از آینه ها و حوالی معطر یاس ها آمده ای.


نشانه هایت، صلابت کوه ها را دارد.


پیشانی بلندت را مهتاب سجده می برد و رودها، جاری حضورت را در سرزمین عفت و

پاک دامنی، شهادت می دهند. قبله بهاری مان، وامدار نفس های معطر توست.

 

 

وقتی که پلک گشودی، خورشیدِ پنجمین روز بهارانه ماه جمادی الاول، از افق نگاه بی

کرانه تو طلوع کرد. گل لبخندت بر دامن نجابت زهرا شکفت و نوروزِ لحظه های

صبوری، در تقویم آفرینش آغاز شد. هستی، سوره آفرینش تو را با روایت صبر تلاوت


کرد.

 

میلادت شوقی بهارانه در رگ های خاک دوانید و تبسم نمکینت لب های روزگار را با خنده آشتی داد. صدای گریه ات در هلهله آسمانیان و دست افشانی زمینیان پیچید و ترانه شادی آفرید. عطر بهشتی نفست، مشام کوچه های مدینه را غرق اقاقی های بهشتی کرد. قدوم کوچک و مبارکت شادی آفرین بیت المقدس عشق علی و زهرا شد...


دکلمه زیبا در ادامه مطلب...

 


السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ أَمیرِ المؤمِنین السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ

 

السلام علیک یا زینب الکبری(سلام الله علیها)

 

 

 

سلام بر تو که آفتاب چشمان فاطمه (علیها السلام)، در نگاهت بود و هِیمَنه علی (علیه السلام)، در وجودت.

 

مهربانی ات، تار و پود حسین (علیه السلام) را خواهری می کرد؛ آنچنان که تاریخ

گواهی می دهد صفحات درخشان خواهرانگی ات را.

 
تو از آینه ها و حوالی معطر یاس ها آمده ای.

 
نشانه هایت، صلابت کوه ها را دارد.


پیشانی بلندت را مهتاب سجده می برد و رودها، جاری حضورت را در سرزمین عفت و پاک

دامنی، شهادت می دهند. قبله بهاری مان، وامدار نفس های معطر توست.

 

 

 

وقتی که پلک گشودی، خورشیدِ پنجمین روز بهارانه ماه جمادی الاول، از افق نگاه بی

کرانه تو طلوع کرد. گل لبخندت بر دامن نجابت زهرا شکفت و نوروزِ لحظه های

صبوری، در تقویم آفرینش آغاز شد. هستی، سوره آفرینش تو را با روایت صبر تلاوت کرد.

 

میلادت شوقی بهارانه در رگ های خاک دوانید و تبسم نمکینت لب های روزگار را با خنده آشتی داد. صدای گریه ات در هلهله آسمانیان و دست افشانی زمینیان پیچید و ترانه شادی آفرید. عطر بهشتی نفست، مشام کوچه های مدینه را غرق اقاقی های بهشتی کرد. قدوم کوچک و مبارکت شادی آفرین بیت المقدس عشق علی و زهرا شد.

دیدگان خویش را که گشودی، زهره و ناهید در اندرون آبی حیدر و زهرای پاک درخشید

و الماس های سیرت و صورت آن دو تابناک، بی دریغ بر همگان تابید



خوش آمدی، ای امید حیدر و آرزوی مادر!



... و باز امیرالمؤمنین علی علیه السلام، در انتظار پیام آور خورشید ماند؛ برای

نامگذاری افلاکی این فرشته آدمیزاده.



رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم که آمد، دختر ماه را به آغوش پرنیانی اش سپردند

و باز پیامبر خورشید، در انتظار امین وحی خدا، جبرائیل... .





جبراییل که بر پیامبر لبخند نازل شد، عرض کرد: نام این زیور حبل المتین را «زینب»

بگذار!

 زینبی که زینت پدر، بهشت مادر، آبی بی کرانِ حسن و شریک غم های حسین است

 


رسول عشق تو را به بانوی عشق و ایثار حضرت خدیجه (سلام الله علیها) شبیه کرد واحترام

بر تو را واجب گردانید و این گونه تو به رسالت عشق و ایثار بر کاروان اهل بیت معبوث شدی


خوش آمدی ای بانوی آیینه، ای سرو سپید، ای پرستار!

تو که آمدی، دل اندوهگین بشیر رحمت، از اندوه زخم های حسین، سرخ بود، امّا آبی شد.



تو که آمدی، عبداللّه جعفر طیّار، در طواف ضریح چشم های تو شفا گرفت.


تو الهه صبری و خداوند اولین غزل شکیبایی را با ترنم آیه «ان اللّه مع الصابرین» در وجود نازنین تو تلاوت کرد


نامت را باید این گونه سرود: زینب یعنی تبلور صبرِ علی و تجسم عصمت فاطمه. زینب یعنی،

زینت شب های بی کسی و تنهایی و بی زهرایی پدر. زینب یعنی مرحم زخم های سینه مادر.

زینب یعنی سنگ صبور غربت و مظلومیت حسن. زینب یعنی خطبه گویای رشادت و حقانیت

حسین. زینب یعنی زهرایی که سقیفه خون بارش کربلا آفرین شد. زینب یعنی پرستار زخم های

عاشورایی. زینب یعنی آغوش پناه کبوتران پر و بال سوخته کربلایی. زینب یعنی زن، اسوه،

وقار، شکیبایی، عصمت، نجابت، شجاعت. زینب یعنی وصف تمام خوبی ها تا بی نهایت


 

زینب ز قیام خود به دین داد حیات

وز خطبه او یافته اسلام نجات

بر شیر زن بیشه توحید درود

بر فخر زنان زینب کبری صلوات

 

 

 

میلاد پیامبر مکرم اسلام(ص) گرامی باد

وبلاگ " دالاهو " نوشت :


صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد

هفته وحدت چگونه نامگذاری شد؟

وبلاگ " جوادالائمه " نوشت :


شاید جالب باشد که بدانیم ایده‌ی نام‌گذاری هفته‌ای به‌نام «وحدت»، مربوط به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیست. این نام‌گذاری پیش از انقلاب نیز در سیستان و بلوچستان اجرا شده است؛ زمانی‌که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ایرانشهر روزگار تبعید خود را سپری می‌کردند. روایت این نام‌گذاری را از سخنان رهبر انقلاب اسلامی بخوانیم:



* شکل‌گیری اولین هفته وحدت در دوران تبعید
یکى از ابزارهاى همیشه مورد استفاده‌ى دشمنان ملتهاى مسلمان براى اختلاف، مسئله‌ى اختلافات مذهبى، شیعه و سنى و از این قبیل بوده. دعوا درست کنند، اختلاف ایجاد کنند، برادران را به جان هم بیندازند، اختلافات را بزرگ کنند، برجسته کنند، موارد اشتراک و اتحاد را ضعیف کنند، کمرنگ کنند، یک چیز کوچک را بزرگ کنند، برجسته کنند؛ این همه نقاط اشتراک را که بین برادران سنى و شیعه هست، کوچک کنند، ضعیف کنند؛ این کارى است که دائم انجام گرفته است، الان هم دارد انجام میگیرد.
جمهورى اسلامى از اولین روز در مقابل این توطئه ایستاده است؛ علت هم این است که ما ملاحظه‌ى کسى را نمیکنیم؛ این عقیده‌ى ماست. قبل از اینکه نظام اسلامى تشکیل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزه‌ى انقلابى در آن روز - که هنوز خبرى از حکومت اسلامى و جمهورى اسلامى نبود - در جهت وحدت شیعه و سنى تلاش میکردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم. از آن زمان تا حالا با علماى سنى حنفى شهرهاى بلوچستان - ایرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائى که بحمدالله زنده هستند، رفیقیم، نزدیکیم، صمیمى هستیم. من آنجا تبعیدى بودم، دستگاه‌ها نمیخواستند بگذارند تلاشى از سوى ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیائید کارى کنیم که یک نشانه‌اى از اتحاد شیعه و سنى را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئله‌ى هفته‌ى وحدت - ولادت نبى اکرم در دوازدهم ربیع‌الاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیع‌الاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنى از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقى بوده است، مال امروز و دیروز نیست. ۱۳۹۰/۰۷/۲۵


* فکر وحدت اسلامی یک فکر زودگذار نیست
فکر وحدت اسلامى یک فکر زودگذرِ تازه‌پا نیست، بلکه از اعماق دل ما مى‌جوشد. سنّى براى خود سنّى است، شیعه هم براى خود شیعه است، هرکدام عقاید و مناسکى دارند و هیچ کدام دیگرى را مجبور نمى‌کند که مثل من وضو بگیر یا اعمال دیگر را مثل من انجام بده. حقیقت این است که هر دو به خداى واحد، قبله‌ى واحد، پیامبر واحد، اهداف و ارزشهاى واحد و به اسلام واحد معتقدند. چرا اینها را فراموش کنیم؟! من در همان روزهایى که تبعید بودم - آقاى مولوى قمرالدّینى این‌جاست - پیغام دادم، خودم به مسجد ایشان رفتم و گفتم بیایید این یک هفته میان هفده ربیع - که ما شیعه‌ها هفده ربیع را روز ولادت پیغمبر مى‌دانیم و جشن مى‌گیریم - و دوازده ربیع را - که شما سنّیها روز ولادت پیامبر مى‌دانید - جشن بگیریم. ما بگیریم، شما هم بگیرید. ایشان هم قبول کرد. اتّفاقاً در همان روزهاى اوّل و دوم در ایرانشهر سیل آمد و بساط همه چیز را به هم زد و ما در کار امداد مردم افتادیم و نتوانستیم کارى انجام دهیم. به این چیزها توجّه داشته باشید. خوب؛ طبیعى است که هر کسى براى عقاید خود احترام و ارزش قائل است. اما اگر زید به عقیده‌ى خود احترام مى‌گذارد، مگر مستلزم این است که به عقیده‌ى عمرو اهانت کند؟! یا اگر عمرو به عقیده‌ى خود احترام مى‌گذارد، مگر مستلزم این است که به زید اهانت کند؟! چرا؟! دشمن همین را مى‌خواهد و این آتش عجیبى است اگر مشتعل شود.
الان شما ببینید در همین همسایگى این مرز ما، دستهایى اختلاف و تفرقه بین شیعه و سنّى را تحریک مى‌کنند. سرِ همین اختلافات، همدیگر را کافر و فاسق و فلان مى‌دانند و مى‌کشند. این است که من تأکید مى‌کنم و این نکته‌ى اساسى است. بله؛ از دوستان و علماى عزیز خیلى متشکّرم که تلاش کردید؛ اما این تلاش را تعمیق کنید و به دوستیها عمق ببخشید؛ هرکدام هم در مذهب خود پایدار و ثابت قدم بمانید. بحث علمى و فکرى و غیره هم به جاى خود محفوظ، خیلى خوب است و مانعى هم ندارد. اما مراقب اختلاف باشید؛ مراقب مردم باشید؛ مراقب دست دشمن باشید.
۱۳۸۱/۱۲/۰۲
 

* علما به ندای وحدت پاسخ مثبت دادند
اوّلِ انقلاب هم اوّلین نقطه‌اى که امام، هیأت اعزام کردند، گمان مى‌کنم بلوچستان بود. بنده را خواستند، یک حکم هم نوشتند که در رادیو خوانده شد. من با جماعتى راه افتادم و به بلوچستان رفتم. مرحوم مولوى عبدالعزیز ساداتى ملازهى آن موقع حیات داشتند؛ رفتیم ایشان را در سراوان دیدیم.
غرض؛ دوستان فراوانى از مجموعه‌ى علماى منطقه بودند که به نداى وحدت پاسخ مثبت دادند. بالاتر از این بگویم؛ در دلِ خودشان حقیقتاً این ندا وجود داشت. جامعه‌ى ایرانى و اسلامى از این وحدت سود برد. اوایل انقلاب با ایجاد درگیرى و با استفاده از بعضى آدمهاى ناباب توانستند در ایرانشهر و جاهاى دیگر کارهایى بکنند؛ لیکن به جایى نرسید و اختلاف مورد نظر آنها بحمداللَّه به وجود نیامد...
من خودم همان سفرى که آمدم، در ایرانشهر همه‌ى رؤساى طوایف را جمع کردم و در جلسه‌اى با آنها صحبت کردم و گفتم نظامِ جمهورى اسلامى بنا دارد که در سرتاسر کشور عدالت واقعى را اجرا کند؛ لذا ظلم و تعرّض و تبعیض را بین استانها و طوایف کشور هیچ تحمّل نمى‌کند و شما به این امر کمک کنید. به آنها گفتم که این نظام از نظام قبل به مراتب نیرومندتر است؛ چون آن نظام به دستگاههاى امنیتى و اطّلاعاتى و سلاحِ خودش متّکى بود؛ اما این نظام به عواطف و دلها و علایق مردم متّکى است.
 ۱۳۷۹/۰۸/۱۶


به نقل از سایت
www.khamenei.ir

جشن میلاد حضرت محمد(ص) و هفته وحدت در روانسر برگزار شد +عکس

وبلاگ " روانسر " نوشت:

گزارش

به مناسبت فرخنده سالروز میلاد مسعود خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) ، ولادت امام جعفر صادق (ع) وهفته وحدت ، جشن بزرگ وحدت در شهرستان روانسر برگزارشد .

در این مراسم که با شرکت بی نظیر اقشار مردم در تالار وحدت آموزش وپرورش روانسر برگزار شد گروه های سرود ، مولود ی خوانی وتواشیح بااجرای بنامه های وِیژه سالروز میلد مسعود حضرت محمد (ص) وهفته وحدت را گرامی داشتند.

در این جشن باشکوه سخنرانان با تبریک میلاد رسول اکرم (ص) وهفته وحدت در مورد شخصیت ممتازحضرت محمد (ص) و لزوم وحدت جهان اسلام در برابر توطئه های دشمنان وهجمه های انحرافی مطالبی بیان نمودند .


جشن میلاد حضرت محمد (ص) وهفته وحدت در روانسر

جشن میلاد حضرت محمد (ص) وهفته وحدت در روانسر

جشن میلاد حضرت محمد (ص) وهفته وحدت در روانسر


اعمال و مناسبت‌های ربیع‌الاول/ رخدادهای سومین ماه قمری

وبلاگ " آموزشی- تربیتی " نوشت :

دو ماه‌ محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم و به ماه ربیع‌الاول، بهار ماه‌ها رسیدیم... 


در این ماه آثار رحمت خداوند هویداست و ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است، زیرا میلاد رسول خدا (ص) در این ماه است و سزاوار است که همه علاقه‌مندان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) آن را ارج نهند و گرامی بدارند. 

 

ماه ربیع‌الاول آمیخته با خاطره غم‌انگیزی چون شهادت امام حسن عسکری(ع) و مطابق روایت معروف، ماه میلاد مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرت صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلة‌المبیت» است.

 

اعمال و وقایع رخ داده در ماه ربیع‌الاول به عنوان سومین ماه قمری، به شرح زیر است:

 

 

اعمال مشترک اول هر ماه

 

دعای هنگام رؤیت هلال، خواندن سوره حمد، نماز اول ماه و روزه گرفتن، اعمال مشترک اول هر ماه قمری هستند که می‌توانید برای مشاهده شرح و کیفیت انجام آنها به نشانی اینترنتی زیر مراجعه کنید:

 

اعمال مختص این ماه

   ادامه مطلب ...

میلاد هفتمین حجت حق باب حوائج

وبلاگ " مهران " نوشت :

 

موساى عیسوى دم، هفتم امام شیعه

از کاظم غیظ افزود بر احترام شیعه

آید شمیم جنت زد بر مشام شیعه

گشتند زان شه دین، شاهان غلام شیعه

 

میلاد هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت بر همگان مبارک باد.

نمونه هایى ازفضائل وسیره فردى امام حسن مجتبى(ع )‏

وبلاگ " البرز " نوشت :

حضرت مجتبى صلوات الله علیه در سن هفت سالگى در مجلس حضرت رسول (ص) حاضر مى‏شد، آیات وحى را که تازه نازل شده بود یاد مى‏ گرفت و در خانه براى مادرش فاطمه (س) مى‏خواند، هر وقت امیرالمؤمنین (ع) داخل خانه مى ‏شد مى‏ دید که فاطمه زهرا آیات را مى‏خواند. مى‏فرمود: چه کسى اینها را به تو یاد داد حال آنکه امروز نازل شده است ؟
حضرت فاطمه زهرا (س) جواب مى‏داد: فرزندت حسن، روزى امیرالمؤمنین (ع) در خانه مخفى شد که ببیند حضرت مجتبى چطور آیات وحى را مى‏خواند، حسن (ع) داخل شد، آیات وحى را یاد گرفته بود، ولى تا خواست بخواند مضطرب شد و نتوانست، مادرش از اضطراب وى تعجب کرد، حضرت مجتبى جواب داد:
اى مادر بیانم کوتاه آمد، زبانم بند شد، ظاهراً یک مرد بزرگوارى مرا زیر نظر دارد و به من گوش مى‏دهد. در این هنگام امیرالمؤمنین (ع) از پس پرده خارج شد و فرزند عزیزش را بوسید و مورد تفقد قرار داد: «قال یا اُمّاه قلّ بیانى و کَلّ لِسانى لعلّ سَیّداً یَرْعانى» 1 حضرت مجتبى صلوات الله علیه از اول آشنا به آیات وحى و داراى ذکاوت خاصى بود. 
ادامه مطلب ...