پاسخ جالب الهام چرخنده به توهین های اخیر(درجریان تبریک روز پدر به رهبر)

وبلاگ " بسیجی مخلص " نوشت :

"به جرم عاشقی مرا با چوب زدند... روز پدر را به حضرت آقا تبریک میگویم..."
پس از آنکه الهام چرخنده در ایام نوروز، به رسم ادب ابتدا عید را به مقام معظم رهبری تبریک گفت+ موج تخریب ها و توهین ها علیه وی آغاز شد و کار به جایی رسید که عده ای به خودرو وی حمله کردند و باشکستن شیشه های ماشین وی، او را مورد اهانت و توهین قرار دادند.
اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح های پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید.. با زندگانی اشرافیی و مصرفی نمی توان ارزش های انسانی-اسلامی را حفظ کرد. 

شاخص‌های مدیریت جهادی در اقتصاد و فرهنگ

وبلاگ " اندیشه " نوشت :

مقام معظم رهبری همچون سال های گذشته با نگاهی کارشناسانه امسال را نیز به نام سال "اقتصاد و فرهنگ همراه با عزم ملی و مدیریت جهادی" نام گذاری نمودند .
هرچند، ملت مسلمان ایران در سال ۱۳۵۷ نهضت و انقلاب خود را بر پایه اقتصاد و معیشت و رفاه قرار نداد و مبنا را اقتصاد ندانست و انقلاب اسلامی را بر اساس اندیشه های الهی معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) بنیان گذاشته و پا در عرصه مبارزه با طاغوت نهاد، اما با مرور زمان و گذشت ایام و سیر انقلاب اسلامی این واقعیت روز به روز بیشتر از گذشته عیان شد که اقتصاد هرچند به عنوان زیر بنای انقلاب نبوده و نیست، اما به عنوان کلیدی‌ترین ابزار تداوم و حیات انقلاب اسلامی مطرح می باشد.
به بیانی دیگر می توان به صراحت عنوان نمود که ملت ایران در سی پنج سال پیش برای نان و مسکن و معیشت و رفاه دنیوی انقلاب نکردند اما باید اذعان نمود بدون اینان نیز نمی توان به آرمان های بلندی که انقلاب اسلامی برای رسیدن به آن تلاش می نماید؛ رسید. از این رو چندین سال است که بالاترین مقام رسمی و مذهبی کشور سال جدید را با اقتصاد گره زده‌اند.
نقشه راهی که مقام معظم رهبری در رسیدن به اقتصادی شکوفا و مترقی و بدون وابستگی بتواند ما را به آرمان های مترقی انقلاب اسلامی رهنمون سازد همان اقتصاد مقاومتی است. اقتصادی که با تکیه بر توانمندی های داخلی و ظرفیت های درونی کشور‎، با رویکردی دانش محور و تعامل صحیح با دنیای خارج بنیان گذاشته شده است. 

ادامه مطلب ...

نعمـتـــــــــ الهی . . .

وبلاگ " حجاب و عفاف " نوشت :

امام خـــامنه ای:

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است

زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته،

خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقـــــــــار است، متـــــــــانت است،

 این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد

این جزو نعمتهای الهی است

...........................حجابــــــــــــ

حجاب



حفظ محیط زیست مسأله‌اى تجملاتى نیست


مسأله محیط زیست یا حفظ منابع طبیعى، براى ما مسأله‌اى تجمّلاتى و درجه دو نیست؛ یک مسأله حیاتى است. در تلاش ما براى توسعه کشور، اولویّت باید در این بخش باشد. ۱۳۷۷/۱۲/۱۴

* در شهر اسلامى، عدالت در تقسیم خدمات شهرى، تأمین آرامش روحى و امنیت معنوى، ظهور و اعتلاى مظاهراسلامى و انقلابى، عمران و آبادى و زیبایى، حفظ طبیعت و صفاى طبیعى، همه با هم باید مورد توجه قرارگیرد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸

* نگاه اسلام به طبیعت و محیط - اعم از جاندار و بی‌جان - عاطفى، اخلاقى، معنوى و هدایت‌گرانه است و برخوردارى از مواهب طبیعى نیز بر پایه‌ى اصولى متین، عادلانه، حکیمانه، متوازن و سازنده استوار گردیده است.

متن و صوت مصاحبه با محافظ سید حسن نصرالله

مطلب ارسالی از وبلاگ " جنگ نرم " :

 وبلاگ جنگ نرم نوشت:برای دانلود با کیفیت عالی کلیک کنید.

برای خواندن کامل مصاحبه با محافظ سید حسن نصرالله کلیک کنید.

خاطرات امام خامنه‌ای از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی

وبلاگ " طریقت مهر " نوشت :

در آن روزها ما در یک حالت بُهت بودیم. در حالى که در همه‌ى فعالیتهاى آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همان‌طور که مى‌دانید ما عضو شوراى انقلاب بودیم و یک حضور دائمى تقریباً وجود داشت. لکن یک حالت ناباورى و بهت بر همه‌ى ما حاکم بود. من یک چیزى بگویم که شاید شما تعجب بکنید.
من تا مدتى بعد از 22 بهمن هم که گذشته بود بارها به این فکر مى‌افتادم که ما خوابیم یا بیدار. و تلاش مى‌کردم که از خواب بیدار شوم. یعنى اگر خواب هستم، این رؤیاى طلائى که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلى ادامه پیدا نکند، اینقدر براى ما شگفت‌آور بود مسأله.

سجده‌ی شکر...
آن ساعتى که رادیو براى اول بار گفت

صداى انقلاب اسلامى، یک همچى تعبیرى. من تو ماشین داشتم از یک کارخانه‌اى مى‌آمدم طرف مقرّ امام. یک کارخانه‌اى بود که عوامل اخلال‌گرِ فرصت‌طلب آن‌جا جمع شده بودند و شلوغى راه انداخته بودند و در بحبوحه‌ى انقلاب که هنوز شاید بختیار هم بود، آن روزهاى مثلاً شاید هفدهم، هجدهم و مشکلات هنوز در نهایت شدت وجود داشت و هنوز هیچ کار انجام نشده بود اینها به فکر باج‌خواهى و باجگیرى بودند. توى یک کارخانه‌اى راه افتاده بودند، تحریکات درست کرده بودند و اینها، ما رفتیم آن‌جا که یک مقدارى سروسامان بدهیم. در مراجعت بود که رادیو اعلان کرد که صداى انقلاب اسلامى. من ماشین را نگه داشتم آمدم پائین روى زمین افتادم و سجده کردم. یعنى اینقدر براى ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظه‌اى از آن لحظات یک مسأله داشت، به طورى که اگر من بخواهم خاطرات ذهنى خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش انقلاب بیان کنم یقیناً نمى‌توانم همه‌ى آن چه را که در ذهن و زندگى آن روزِ ما مى‌گذشت را بیان کنم.

ورود امام!
روز ورود امام البته آن روزِ ورود ایشان که ما از دانشگاه، مى‌دانید که متحصن بودیم در دانشگاه دیگر، مى‌رفتیم خدمت امام، توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مى‌خندیدند، بنده از نگرانىِ بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بى‌اختیار اشک مى‌ریختم و نمى‌دانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت.
بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد این‌که آرامش امام ظاهر شد نگرانیها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلى‌هاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند. وقتى که بعد از سالهاى متمادى امام را من زیارت مى‌کردم آن‌جا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل این‌که از تن آدم خارج مى‌شد. احساس مى‌شد که همه‌ى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه این‌جا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده. وقتى که آمدیم وارد شهر شدیم از فرودگاه و با آن تفاصیلى که خب همه‌ى شماها شاهد بودید و بحمداللَّه هنوز در ذهن همه‌ى مردم شاید آن قضایا زنده است، همان‌طور که مى‌دانید امام عصرى از بهشت زهرا رفتند به یک نقطه‌ى نامعلومى و برادرانمان حالا به طور مشخص، آقاى ناطق نورى امام را در حقیقت ربودند و به یک مأمنى بردند که از احساسات مردم که مى‌خواستند همه ابراز احساسات بکنند و امام از شب قبلش که از پاریس حرکت کرده بودند تا دم غروب، تقریباً دمادم غروب دائماً در حال فشار کار و حضور بودند و هیچ یک لحظه استراحت نکرده بودند یک مقدارى استراحت بدهند به امام. امام در مدرسه‌ی رفاه
ما هم پائین بودیم یعنى ما در آن حال، ما رفته بودیم رفاه. مدرسه‌ى رفاه کارهایمان را انجام مى‌دادیم. قبل از آنى که امام وارد بشوند ما نشسته بودیم با برادرانمان و روى برنامه‌ى اقامتگاه امام و ترتیباتى که بعد از ورود امام باید انجام بگیرد یک مقدارى مذاکره کرده بودیم، یک برنامه‌ریزیهایى شده بود.
آن روزها یک نشریه‌اى ما درمى‌آوردیم که بعضى از اخبار و مثلاً اینها در آن نشریه چاپ مى‌شد، از همان رفاه این نشریه بیرون مى‌آمد. یک چند شماره‌اى منتشر شد. البته در دوران تحصن هم یک نشریه‌ى دیگرى آن‌جا راه انداختیم یک دو سه شماره هم آن درآمد. - عرض کنم که - من برگشتم آن‌جا و منتظر بودیم لحظه به لحظه که ببینیم چه خواهد شد. اطلاع پیدا کردیم که امام رفتند به یک نقطه‌اى که یک مقدارى آن‌جا استراحت کنند، نماز ظهر و عصرشان را ظاهراً نخوانده بودند نزدیک غروب شده بود، نماز ظهر و عصرشان را بخوانند و اینها. آخر شب بود، من داشتم خبرهاى آن روز را تنظیم مى‌کردم که توى همان نشریه‌اى که گفتیم چاپ بشود و بیاید بیرون. ساعت حدود ده شب بود تقریباً، یک وقت دیدیم که از در حیاط داخلى [مدرسه‌ى]رفاه - که از آن کوچهِ باز مى‌شد یک در کوچکى بود - یک صداى همهمه‌اى احساس کردم من و یک چند نفرى آن‌جا سر و صدا کردند و {پیدا شد} معلوم شد که یک حادثه‌اى واقع شده. من رفتم از دم پنجره نگاه کردم دیدم بله امام، تنها از در وارد شدند. هیچکس با ایشان نبود. و این برادرهاى پاسدار، - پاسدار که یعنى همان کسانى که آن‌جا بودند - که ناگهان امام را در مقابل خودشان دیده بودند سر از پا نشناخته مانده بودند که چه بکنند و دور امام را گرفته بودند، امام هم على‌رغم آن خستگى که آن روز گذرانده بودند با کمال خوشروئى با اینها صحبت مى‌کردند. اینها هم دست امام را مى‌بوسیدند، البته شاید یک ده پانزده نفر مثلاً مجموعاً بودند، همین‌طور طول حیاط را طى کردند رسیدند به پله‌هایى که به حال طبقه‌ى اول منتهى مى‌شد و آن پله‌ها پهلوى همان اتاقى هم بود که من توى آن اتاق بودم. من از پنجره آمدم دم در اتاق وارد هال شدم که امام را از نزدیک ببینم. امام وارد شدند. تو هال هم عده‌اى از بچه‌ها بودند اینها هم رفتند طرف امام، دور امام را گرفتند که دست ایشان را ببوسند. من هر چى کردم نزدیک بشوم دست امام را ببوسم دیدم که به قدر یک نفر مزاحمت براى امام ایجاد خواهد شد و على‌رغم میل شدیدى که داشتم بروم خدمت امام دست ایشان را ببوسم، کنار ایستادم و امام از دو مترى من عبور کردند. من نزدیک نرفتم چون دیدم شلوغ است دور و ور ایشان و رفتنِ من هم به این شلوغى کمک خواهد کرد. عین این احساس را من توى فرودگاه هم داشتم. توى فرودگاه همه مى‌رفتند طرف امام من هم خیلى دلم مى‌خواست بروم، اما خودم را مانع شدم، بعضى دیگر هم مانع مى‌شدم که بروند طرف امام که ایشان را خسته نکنند. امام آمدند از پله‌ها رفتند بالا و در این حین پاى پله‌ها در حدود شاید یک سى چهل نفرى، چهل پنجاه نفرى آدم جمع شده بود. رفتند دم پاگرد پله‌ها که رسیدند که مى‌خواستند بروند بالا. یکهو برگشتند طرف این جمعیت و نشستند روى زمین و همه نشستند، یعنى خواستند که رها نکرده باشند این علاقه‌مندان و دوستداران خودشان را. یکى از برادران آن‌جا یک مقدارى صحبت کرد و یک خیر مقدم حساب نشده‌ى پرهیجانى - چون هیچکس انتظار این دیدار را نداشت - گفت. بعد هم امام یک چند کلمه‌اى صحبت کردند و رفتند بالا در اتاقى که برایشان معین شده بود راهنمائى شدند به آن‌جا. و همین‌طور دیگر خاطرات لحظه به لحظه...
در پاسخ به سوال خبرنگار اطلاعات هفتگی مصاحبه مطبوعاتى درباره دهه فجر 24/10/1362

۲۲ جمله رهبر انقلاب درباره «دهه فجر»

وبلاگ " دهه فجر " نوشت :

 در آستانه فرارسیدن «22 بهمن» سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR  بیست و دو جمله‌ی برگزیده از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را درباره «دهه فجر و 22 بهمن» منتشر کرد:

* بیست و دوم بهمن، براى ملت ما در حکم عید فطرى است که ملت در آن، از یک دوران روزه‌ى سخت خارج شد؛ دورانى که محرومیت از تغذیه‌ى معنوى و مادّى را بر ملت ما تحمیل کرده بودند. 1368/11/04
* بیست و دوم بهمن، در حکم عید قربان است؛ زیرا در آن روز و به آن مناسبت بود که ملت ما اسماعیلهاى خودش را قربانى کرد. 1368/11/04
* بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى، براى ملت ایران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. 1368/11/04
* هر گاه و هر جا که از پیروزی 22 بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. 1368/11/19
* اگر کسى مى‌خواهد بداند در ایران چه خبر است، به راهپیمایى روز قدس و بیست و دوم بهمن و مراسم سالگرد امام نگاه کند، تا بفهمد در ایران چه خبر است. 1369/03/02
* دهه‌ى فجر، در حقیقت مقطع رهایى ملت ایران و آن بخشى از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است.1369/10/11
* دهه‌ى فجر، جزو رشحات اسلام است. خیال نکنید که دهه‌ى فجر منهاى اسلام، چیزى است. 1369/10/11
* دهه‌ى فجر، آن آیینه‌یى است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دوره‌هاى تاریک و قرون خالیه، بایستى ما مى‌نشستیم و اسمى از اسلام مى‌آوردیم. 1369/10/11
* برگزارى دهه‌ى فجر، باید مثل برگزارى جشن نیمه‌ى شعبان باشد. 1369/10/11
* خاطره‌ى امام، بیش از همیشه، در دهه‌ى فجر و بیست‌ودوى بهمن است. حتّى بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشان‌دهنده‌ى شخصیت آن بزرگوار است. 1369/10/11
* دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایى که خود امام و اسلام براى ما ترسیم کرده‌اند.1369/10/11
* هر روزى از روزهاى این دهه - مخصوصاً روز بیست‌ودوم بهمن - ایام اللَّه و خاطره‌هاى فراموش‌نشدنى براى ملت ایران هستند. 1369/10/11
* 22 بهمن در حیات تاریخى و ملى کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوى حق و صلاح نقش بزرگى داشته است.1378/11/06
* در طلیعه‌ی‌ روزهای‌ درخشان‌ فجر از همه‌ چیز شایسته‌تر تکریم‌ شهیدان‌ و خضوع‌ در برابر روح‌ فداکار آنهاست‌. 1379/11/12
* دشمنان سعى مى‌کنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم مى‌آورد. سعى مى‌کنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. 1380/11/03
* حادثه بیست‌ودوم بهمن و پیروزى انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. 1380/11/21
* اگر انقلاب اسلامى و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام پرچمدار انقلاب و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدى وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز امریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّ‌القلب پهلوى از این مملکت برکنده شود. 1381/03/14
* راهپیمایى بیست‌ودوم بهمن در جهان یک پدیده بى‌نظیر است؛ هیچ کشورى در هیچ مراسمى چنین اجتماعى را در شهرهاى بزرگ و کوچک به خود نمى‌بیند و به یاد ندارد؛ این مخصوص شماست. 1382/11/24
* راهپیمایى بیست‌ودوم بهمن مظهر اقتدار ملى است؛ نشان‌دهنده‌ى عزم عمومى ملت ایران است؛ مظهر همان چیزى است که هر دشمنى را در هر حد و اندازه‌یى از اقتدار نظامى و توانایى‌هاى تبلیغاتى و سیاسى، مرعوب مى‌کند.1383/11/19
* ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیست‌ودوم بهمن، دشمن را در جاى خود متوقف و وادار به عقب‌نشینى کرده.1383/11/19
* روز 22 بهمن و راهپیمائى 22 بهمن مظهر اقتدار ملى است؛ مظهر اقتدار ملت ایران است؛ مظهر حضور مردمى و اراده و عزم ملى ملت ایران است که مرد و زن و پیر و جوان، در همه‌ى شرائط به خیابانها مى‌آیند و خودشان را در سرتاسر کشور در مقابل چشم بینندگان قرار میدهند؛ این خیلى باعظمت است. 1386/11/19
* سالگرد انقلاب ما یک مراسم خشک و رسمى نیست؛ یک مراسم صددرصد مردمى است. 1386/11/19