چند بیتی نذر حضرت ام البنین سلام الله علیها

وبلاگ " از نو ... " نوشت :

چگــــونه سربدهم از تــــو گفــــــــتن را

که پیش پای تو بانــــو قلم، قلم شده است

قلم فـــــدائی دستی که در کنـــــار فرات

برای عشق و حقیقت چنان علم شده است

علم تمـــام وجودش صدای یــازهرا ست

به شطِّ پر تپش فــــاطمه، بَلـم شده است

بلـــم رســـانده مرا تا کنــــار احســـاست

و لمس کرده دلی را که پر اَلـَــم شده است

توشـــاعر غزل پر حماسه عبّاس- ـی

شروع بازی عشقی که با دلم شده است....

مادر منتظر...

وبلاگ " گل نرگس " نوشت :





میخواستم از پشت سرت چشمانت را بگیرم؛
اما طاقت شنیدن نامهایی که میخواستی حدس بزنی را نداشتم . . .

همه شان شهید شده بودند . . .